بلاگ كاربران


چقدر ساده

چقدر صادقانه

و چقدر زیبا مرا عاشق خودت کردی

 

نمی دانم اول عاشقت شدم و بعد اسیر مهربانیت

یا این مهربانی هایت بود که مرا اینچنین شیفته ساخت

 

هر چه هست میدانم تو مرا عاشق کردی

عاشق زیبایی

عاشق مهربانی

عاشق احساس

عاشق لطافت

 

این تو بودی که دلم را به رنگ آبی اسمان کردی

و به لطافت باران

و پر ستاره چون شبهای مهتابی

 

تو با من چنین کردی

پس به خودت مغرور باش

که دلم درگیر توست

و نامت در دلم ثبت خواهد شد

تا ابد

با عشق.....

 

می دانی که دلتنگت می شوم

و شوق دیدار امانم نمی دهد که بنویسم

و چه بی تاب است انگشتان کوچکم برای نوشتن خواستنت

 

می دانی که چه غوغایی است در این دل کوچک

پس می نویسم برایت

که : دوستت دارم

و نمی هراسم

چرا که می دانم مدتهاست

بی تاب شنیدن این کلام از یاری هستی که عاشقانه دوستت دارد

و من مغرور می شوم

که دوستم داری

ساده

بی تکلف

و دوستت دارم

بی پروا

عاشقانه

 

تو خودت با من چنین کردی

تو مرا اینچنین عاشق خودت کردی

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mina0073
ارسال پاسخ

زیبا بود ممنونم

Mohi18
ارسال پاسخ

عالی بود..ممنون

SHOLE
ارسال پاسخ


خیلی قشنگ بود خیلی...