دیوار کاربران


mj1024
mj1024
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

میگن روزه گرفتن توی گرما مثل امتحان الهیه . . .
ولی امسال کار از این حرفا گذشته مثل کنکور دکترا ست

mohamadsamimi4
mohamadsamimi4
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

زندگی من مثل گل یا پوچه..............

تو گلشی.........................

نباشی پوچه ..............................

سلام بلاگ چدید گذاشتم

http://www.hamkhone.ir/member/10881/blog/view/129337/

kaka619
kaka619
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

5+++++++++++++

PooyaAM
PooyaAM
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

من خیلى آدم منطقى، ریلکس و مهربونى هستم.
منتها این مال وقتیه که خوابم.
وقتى بیدار مى شم اصلا از این لوس بازیا خوشم نمیاد

amiralii62
amiralii62
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

یاد تو

در زمانی که وفا ، قصه برف به تابستان است و صداقت گل نایابی ست

و در چشمان شقایق عابر ظالم و بی عاطفه غم جاریست،

به چه کس می توان گفت؛

که با تو خوشبخت ترین انسانم؟؟؟؟

در این دنیای محو شده در غبار بی رحمی، که دل هیچکس برای دیگری نمی تپد،

و نگاهی به واقعیت برای اندوه عاشقی نمی گرید،

حالا که مهربانی ها به باد فراموشی سپرده شده اند...

می خواستم با تو زنده بمانم!!...

تو که اول عشق رویاهایم گشتی و حس غریب دوست داشتن را بر دیوار خاک خورده دلم حک کردی.

تو که شمیم بهاری عشق را در هوای مرده وجودم جاری ساختی و الفبای عاشقی را دیوانه وار یادم دادی...

اما اکنون در این بیابان غم ، در این برگریزان نامیدی،...منه تنها چه کنم؟؟؟

منی که روح تازه نوشتن را از تو دارم،... منی که حس تلاش دوباره ، این شکوه برخواستن

این برگریزان امید را از تو دارم.... اما تو را ندارم....چه کنم؟؟؟

چه بی رحمانه رهایم کردی و بی بهانه ترک دلم گفتی!!...

و هنوز هم که هنوز است این سؤال زهرآگین تداعی ذهن آشفته ام گشته که چرا؟؟؟

به چه جرم و گناهی؟؟؟ بخاطر کدامین اشتباه؟؟؟ من که کوتاهی نکرده بودم، این چه امتحانی بود که مردود بی چاره اش منم؟؟؟

این چه آزمونی بود که تو همچون استادی سخت گیر، با اخمهایی در هم، بالای سرم ایستادی و من از حول حضورت چیزی برای نوشتن نداشتم ... و تنها برگه ای سفید گواه عشق درونم بود.

تو بگو!...که چگونه با این حال خرابم... دل پریشانم... و این دستان لرزانم بر صفحه وجود بی قرارت می نوشتم ...

که عاشقت هستم؟؟؟

کاش فرصتم میدادی تا در برابر قامت حضورت، قد علم میکردم و بی پروا درس پس می دادم

تا باور کنی که کتاب عاشقی را از برَم...کاش !!

و حالا بدان که؛من در این نقطه دور در بلا تکلیفی در کش و قوس خیالی جانکاه

بی سبب منتظر معجزه ام بی ثمر، دیده بر این راه کبود

به افق چشم بدوزم تا کی؟؟

بارها من دیدم، کوچ مرغان غزل خوان چمن

سفر چلچله ها کوچ برف، از دل کوهسار کوچ هر فصلی را

لیک، یاد تو ز دل کوچ نکرد...

arash7492
arash7492
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

http://www.hamkhone.ir/member/22900/blog/view/129304--/

ehsanaaa
ehsanaaa
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

ملانصرالدين داشت سخنراني مي کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برايش روشن مي شود. ناگهان در ميان جمعيت ، زن خود را ديد. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش‎

ehsanaaa
ehsanaaa
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

به شخصیت خود… بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید
زیرا شخصیت شما جوهر وجود شماست و آبرویتان
تصورات دیگران نسبت به شما است . . .

ehsanaaa
ehsanaaa
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

زندگی مثل آب توی لیوانه ترک خورده میمونه
بخوری تموم میشه
نخوری حروم میشه
از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه . . .

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

ب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را

فراموش کرده است..

"سیگار" را میشناسد و بس...

همین نزدیکی بود،کجاست "فندک شکسته" من...!!!
Mr_satan
+5