دیوار کاربران


yasmin4260
yasmin4260
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

پشه ها قبل از اینکه لامپ اختراع بشه دور چی جمع میشدن؟ خب برن همونجا

мя_κıпɢ
мя_κıпɢ
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

+5

ray
ray
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن

اگه به یه بوته شلغم رسیده بودن

الان هلو می داد!!

ray
ray
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن

اگه به یه بوته شلغم رسیده بودن

الان هلو می داد!!

0000_sara
0000_sara
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

از تراکم ابرها می ترسم…
می روی…
چتری برایم بگذار…
تنها…
زیر شلاق باران می ترسم..
+5

espresso
espresso
۱۳۹۲/۰۴/۲۳


ray
ray
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به پرستار میگم چاقو رو بده.
میگه میخای بند ناف رو ببری؟ پ ن پ میخوام رقص چاقو کنم
از مامان بچه شاباش بگیرم

love2012
love2012
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

همیشه از این می ترسم که نکند،

جفت من با دیگری جفت شود،

و سهم من فقط جفتک باشد !

raholl
raholl
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد+5

ray
ray
۱۳۹۲/۰۴/۲۳

پیرزنه تو اوتوبوس هی می گفته

نی نای نا نای نی نای نای،

همه هم دست میزدن براش.

بعد یهو دست می کنه تو کیفش

دندوناشو در میاره میگه

نیاوران نیگه دار!