شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خیره می‌شد.ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: اوچند بار به عقب نگاه کرد. او امید به بخشش داشت...,,,,,,,,,,,.

گل اگه خشک شود ساقه ی آن می ماند دوست اگر دور شود خاطره اش می ماند

+5

چشمانم خشک شده
صدایم گرفته
حالی برایم نمانده
حتی نمی توانم چیزی بخورم
.
.
.
.
.
.
خب روزم دیگه. پ ن پ فک کردی واسه مخاطب خاصه؟
خ خ خ خ خ خ

اگه خورشید به دو نیم شه......اگه اسمون زمین بره.......اگه زمین اسمون بره.....اگه دریاها خشک شن..........اگه کوه ها حرکت کنن.......................داره قیامت میشه اونوقت تو سر سایتی؟؟؟؟؟؟
تو افق محو شی

حرفی برای گفتن ندارم .سکوت می کنم. دنبال واژ ه های تازه ای
می گردم. دوست دارم در یک واژه همه ی آنچه را که می خواهم
بگویم. کاش لا اقل سر سوزنی استعداد شعر گفتن داشتم

حال سقوط دارم ..
حال سقوط روی تمام این دنیا.ترس از افتادن به جانم افتاده افتادن از
چشمهای تو..
وقتی دیگر هیچ ریشه ای مرا به دلت متصل نمیکند..
تظاهر به برگشتنت بی فایده س..تکیه داده ام به درختی پیر در حوالی

حال سقوط دارم ..
حال سقوط روی تمام این دنیا.ترس از افتادن به جانم افتاده افتادن از
چشمهای تو..
وقتی دیگر هیچ ریشه ای مرا به دلت متصل نمیکند..
تظاهر به برگشتنت بی فایده س..تکیه داده ام به درختی پیر در حوالی

ما تنها ملتی هستیم که
فارسی حرف میزنیم،
عربی دعامیکنیم،
انگلیسی نسخه مینویسیم،
ترکی تصمیم میگیریم،
لری انجام میدیم؛
همینه که دنیا تو کارما مونده...!

ﻃﻮﺭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻮ ﺍﻋﻼﻣﯿﺖ ﺯﺩﻥ ((ﺟﻮﺍﻥ ﻧﺎﮐﺎﻡ ))
ﺭﻓﯿﻘﺎﺕ ﺑﺘﻮﻧﻦ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻨﺪﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻥ
)))

حیف نون چند متر دورتر از قبری گریه میکرد

ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟

گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود !