دیوار کاربران
MohammadSH
۱۳۹۳/۰۸/۰۳
یک سیب افتاد و جهان از قانون جاذبه با خبر شد... |
|
mina0073
۱۳۹۳/۰۸/۰۲
«آسوده» با «دچار بلا» فرق میکند.. |
|
8metri16
۱۳۹۳/۰۷/۲۶
هر بار که برای خرید می رفت,کلی تخفیف می گرفت.می گفتː<تو خرید بلد نیستی!یه بار با من بیا;برات یه تخفیف حسابی می گیرم. |
|
TaNaZz
۱۳۹۳/۰۶/۳۰
|
|
dariush0098
۱۳۹۳/۰۶/۲۶
گلايه هاي من از تو نيست |
|
dariush0098
۱۳۹۳/۰۶/۲۶
به راستی |
|
dariush0098
۱۳۹۳/۰۶/۲۶
به راستی |
|
dariush0098
۱۳۹۳/۰۶/۲۶
یک دوست داشتن هایی هم هست که از دور است و در سکوت |
|
TaNaZz
۱۳۹۳/۰۵/۰۴
قصه از آنجا شروع شد که ، آمدیم از ” عادت کردن ” فرار کنیم ، به ” فرار کردن ” عادت کردیم…! |
|
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۴/۰۷
داشت از "تنهايي اش" ميگفت و ميناليد،درحاليكه صداي بوق پشت خطي اش امانش را بريده بود...!!! |