دیوار کاربران


dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

Eterno En Mi
ای همیشه در وجودم

Huida inesperada
پرواز غیر منتظره De los brazos de nadie
از میان بازوان (آغوش) هیچ کس
Solo… por la vías tristes
تنها...در مسیر جاده هایی غم بار

Momentos vividos contigo
لحظه هايي كه با توزندگي كردم
Inmortalizados en mi alma در روح و جانم جاودانه شده Carne de mi carne
گوشتِ گوشت تنم (جان جسم من)
Sangre de mi estirpe
خون اصل و نژاد من Agua de mis mares آب دریاهایم

La noche no te detuvo شب نتوانست مقاومت کند
Ante el futuro, در برابر آینده ای Que te arrebato de mí
که تو را از من بُرید (گرفت) Inexperto amigo دوست معصوم و بی تجربه من
Precoz en el tiempo نوباوه زود به ثمر نشسته من Eterno en mí.
ای همیشه در وجودم

El verdor de tus ojos
سبزی چشمان تو
Esta tatuado en mi destino بر سرنوشت من خالکوبی شده است Estas en mi más vivo que yo mismo تو در من از من زنده تری
Cuando hablo, es tu voz
وقتی حرف میزنم , صدا صدای توست .
La desahoga este llanto این گریستن من ,صدای تو را به بیرون میفرستد ...
Cuándo río es tu alegría que me brota وقتی میخندم , این شادی توست که از من به بیرون می جهد . En tu tumba se fueron در آرامگاه تو بود
Los secretos de la amistad,
که اسرار دوستی فاش شد
Tu agonía no me espero
رنج و عذاب روحي تو نتوانست به انتظار من بنشيند Ahora se que el corazón
و اكنون مي دانم كه دل هم خسته مي شود.
También se cansa de esperar از کشیدن انتظار
El cariño que siempre se deseó (انتظارِ) آن عطوفت و محبتي كه هميشه مورد نياز بود Agua de mis mares
آب دریاهایم
Eterno en mí تا ابد در من

Que muerte tan anunciada
چه مرگ آشکاری
Que mañana tan sabia چه فردای اندیشمندانه ای

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

دیوانه تو....
شاخه گل رزی که برایت اوردم
نشان از عشق جاودانی بود که تو نشانم دادی
لحضه ای که چشم در چشمت دوختم
قدر چشمانت را دانستم
تو تنها تکه الماسی تراش نخورده هستی در دستان من
جواهر دوست داشتنی من .ای انگشتر عقیق من
لحضه ای که چشم در چشمت دوختم
و دست در دستت گذاشتم
لبهایت را هم مانند شهد عسل عاشقانه می نوشیدم
تو افق را به اتش کشیدی .زیبای جگر سوز من .عشق رویایی من
در اغوش من زیباترینی .اغوش تورا میجوید این تنهاترین
بهشتی که هیچ انتهایی ندارد قلب لبریز ازعشق توست
تو را میابد قلب سیاه و محزون و دیوانه تو....
هم اینک که ارزوهایم را بگوش باد سپرده ام
و رویاهایم را بدست کابوس داده ام
تنها دست تو را می جویم در این دشت بی انتهای اندوه
تو قلبم را اینگونه به اتش کشیدی
ذره ذره و نم نم
و شعله این عشق به کمانه اسمان رسیده
ای باران مهر .ای زندگی بخش .ای شبنم رویایی
تو لبخندی هستی برلبان عشق
ومن لبان عشق را می بوسم
پس دست در دست مهر میدهم
ودلی به دریا میزنم
حالا که توشه ای جز این دل عاشق ندارم و چشمی که دیوانه توست
دیوانه تو....
دیوانه تو....
دیوانه تو....

Ahmad1990
Ahmad1990
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

سلام

بلاگ جدیدمه

ممنون میشم نظر دهید

http://www.hamkhone.ir/member/17147/blog/view/128721--/

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

در مکتب ما رسم فراموشی نیست

در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست

مهر تو اگر به هستی ما افتاد

هرگز به سرم خیال خاموشی نیست

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

چشمهایت سیراب سراب

و نگاهم،

تاول زده از تابش تشنگی

برویم دعای باران بخوانیم ‍.

تو با دل من

من با دل تو

باور کن با لبخند چترهایمان بر می گردیم

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

کاش میشد

بوسه ها را قاب کرد

مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

کاش میشد عشق را تقسیم کرد

مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد .

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

آن بوسه که از روی تو در خواب گرفتم

گل بود که از شاخه ی مهتاب گرفتم

هرگز نتوانی ز من دور بمانی

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

sibsabz
sibsabz
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

http://www.hamkhone.ir/member/43298/blog/view/128839--/
ممنون میشم به بلاگم یه کوچولو نگاه بندازید

sibsabz
sibsabz
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

sibsabz :
بی معرفت اون دختریه که :

تو سرما و گرما مسافرکشی نکرده و نمیدونه

ارزش اون کارت شارژی که دوست پسرش بازحمت براش خریده

بیشتر از ماشین شاسی بلندیه که براش ترمز میزنه ...!

ℒ+5ܨܓܨ

ای جانم

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

بی معرفت اون دختریه که :

تو سرما و گرما مسافرکشی نکرده و نمیدونه

ارزش اون کارت شارژی که دوست پسرش بازحمت براش خریده

بیشتر از ماشین شاسی بلندیه که براش ترمز میزنه ...!

ℒ+5ܨܓܨ