دیوار کاربران


sarakhanum
sarakhanum
۱۳۹۳/۰۴/۲۲

دﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﮐﯿﻠﻮ ﺳﯿﺒﯿﻞ ﺩﺍﺭﻩ , ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺑﺎﻟﻢ

ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﻧﮥ ﭘﺴﺮﯼ ﻧﺮﻓﺘﻢ !!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
د ﺁﺧﻪ ﻻﻣﺼﺐ ﺗﻮ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯼ ﺧﻮﻧﮥ ﭘﺴﺮﯼ که ﻣﺎﻣﺎﻥ ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕه

ﭘﺴﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺪﻭﻡ ﻫﻤﮑﻼﺳﯿﺘﻪ,ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻣﺶ..!!

مُثبَتِ پَنج

Ahmad1990
Ahmad1990
۱۳۹۳/۰۴/۲۱

بازار خنده

http://www.hamkhone.ir/member/17147/blog/view/130866--/

Ahmad1990
Ahmad1990
۱۳۹۳/۰۴/۲۰

به خانم ها نمیشه اعتماد کرد

http://www.hamkhone.ir/member/17147/blog/view/130798--/

FirePhoenix
FirePhoenix
۱۳۹۳/۰۴/۲۰

http://www.hamkhone.ir/member/28080/blog/

دوست عزیز خوشحال میشم اگه عطر حضورتون رو به یادگار یذارید.

+5


hegmatane
hegmatane
۱۳۹۳/۰۴/۲۰

من نمی دانم که چرا میگویند :

اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست !

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید ...

سهراب سپهری

0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۴/۱۹

انکار نکن ؛ مقایسه تو را از پای در می آورد !

+5

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۹

آخرین قطره اشک

کودک غربت زده ای در کنجی نشسته در تنهایی و وحشت
در زیر باران اندوه و در سکوتی اشکبار
سینه زخمی خود را چنگ میزند
و فریاد هم با بیرحمی هنجره اش را میشکافه
آخرین قطره اشکش سهم من است
روزگاری من کوچ خواهم کرد
با دستانی خالی و باقلبی سراسر از نا امیدی
روزی که گلهای نا امیدی غنچه کردند
من شکافی در مچ دست نوجوانم ایجاد کردم
وبرای این مصیبت غم انگیز مجالی نگذاشته ام
مرا در تابوتی سیاه حمل کنید
برروی قبرم حک کنید
کودکی محزون و سر در گریبان
این ماتم هزگز تمامی نخواهد داشت
سیل خون تنها آغازی برای فاجعه ای بزرگ تر است
اکنون فرشته مرگ لبهایم را بوسیده
وطعم شهد آزادی را به من چشانده
و از بند شهوات رهایی یافته ام
حال کودک غربت زده ام را درآغوش میگیرم و می آرامم

آخرین قطره اشکش سهم من است
روزگاری من کوچ خواهم کرد
با دستانی خالی و باقلبی سراسر از نا امیدی
روزی که گلهای نا امیدی غنچه کردند
من شکافی در مچ دست نوجوانم ایجاد کردم
وبرای این مصیبت غم انگیز مجالی نگذاشته ام

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۴/۱۹

دست ات را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۹

Eterno En Mi
ای همیشه در وجودم

Huida inesperada
پرواز غیر منتظره De los brazos de nadie
از میان بازوان (آغوش) هیچ کس
Solo… por la vías tristes
تنها...در مسیر جاده هایی غم بار

Momentos vividos contigo
لحظه هايي كه با توزندگي كردم
Inmortalizados en mi alma در روح و جانم جاودانه شده Carne de mi carne
گوشتِ گوشت تنم (جان جسم من)
Sangre de mi estirpe
خون اصل و نژاد من Agua de mis mares آب دریاهایم

La noche no te detuvo شب نتوانست مقاومت کند
Ante el futuro, در برابر آینده ای Que te arrebato de mí
که تو را از من بُرید (گرفت) Inexperto amigo دوست معصوم و بی تجربه من
Precoz en el tiempo نوباوه زود به ثمر نشسته من Eterno en mí.
ای همیشه در وجودم

El verdor de tus ojos
سبزی چشمان تو
Esta tatuado en mi destino بر سرنوشت من خالکوبی شده است Estas en mi más vivo que yo mismo تو در من از من زنده تری
Cuando hablo, es tu voz
وقتی حرف میزنم , صدا صدای توست .
La desahoga este llanto این گریستن من ,صدای تو را به بیرون میفرستد ...
Cuándo río es tu alegría que me brota وقتی میخندم , این شادی توست که از من به بیرون می جهد . En tu tumba se fueron در آرامگاه تو بود
Los secretos de la amistad,
که اسرار دوستی فاش شد
Tu agonía no me espero
رنج و عذاب روحي تو نتوانست به انتظار من بنشيند Ahora se que el corazón
و اكنون مي دانم كه دل هم خسته مي شود.
También se cansa de esperar از کشیدن انتظار
El cariño que siempre se deseó (انتظارِ) آن عطوفت و محبتي كه هميشه مورد نياز بود Agua de mis mares
آب دریاهایم
Eterno en mí تا ابد در من

Que muerte tan anunciada
چه مرگ آشکاری
Que mañana tan sabia چه فردای اندیشمندانه ای

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۴/۱۹

ميگويندعشق آنست كه به او نرسي
ومن ميدانم چرا...!
زيرادر روزگار من؛
كسي نيست كه زنانه عاشق شود
ومردانه بايستد..._