بلاگ كاربران


دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند.

یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند ؛اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.

یک روز صبح نجاری در خانه برادر بزرگتر را زد وگفت:« من چند روزی است که دنبال کار می گردم، آیا کاری دارید که برایتان انجام بدهم؟»

برادر بزرگ تر جواب داد: « بله، به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته وسط مزرعه را کند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتما این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل داشته انجام داده، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»

نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار.

برادر بزرگتر به شهر رفت، هنگام غروب وقتی به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.

در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساختن آن را داده، از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.

کشاورز نزد نجار رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد.

نجار گفت: "دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم!"

......

این داستان شرح حال بسیاری از ماست.

تاحالا بین چند نفر پل ساختیم؟ 

بین چند نفر حصار کشیدیم؟

چند دوستی و رفاقت رو با بدگویی خراب کردیم؟

چندتا ارتباط سالم عاشقانه رو بخاطر حسادت به جدایی کشوندیم؟

چرا بعضی از ما چشم دیدن شادی و خوشی دیگران رو نداریم؟

چرا؟

چرا؟

ما برای وصل کردن آمدیم...(استثناءً این مصرع مولانا رو حفظ بودم:d)

تکلیف افراد سخن چین و بدخواه که معلومه ولی این ماییم که نباید بهشون اجازه بدیم که در زندگی ما تصمیم گیرنده و تاثیرگذار باشن. 

بقول شیخ سخن سعدی:

خطا کردی بقول دشمنان گوش

که عهد دوستان کردی فراموش...


نظرات دیوار ها


unerground2
ارسال پاسخ

لایک

صبا
ارسال پاسخ

kharmagas :
نه بابا زیادم رو این خرمگسه حساب نکنین ... کم هوش و حواستر از این حرفاست :D
بین خودمون بمونه ها ... کمی هم خرفته {7}

اِ ِِ ِِ ِِ....بلانسبت...بلانسبت...

kharmagas
ارسال پاسخ

saman11 :
اینو خودم مخصوصا اینجوری نوشتم ببین خرمگس میفهمه یا نه:soot

نه بابا زیادم رو این خرمگسه حساب نکنین ... کم هوش و حواستر از این حرفاست
بین خودمون بمونه ها ... کمی هم خرفته

صبا
ارسال پاسخ

minee :
درست و به جا و به موقع;)
یدونه ای:-*
{59}

عزیزی

minee
ارسال پاسخ

درست و به جا و به موقع
یدونه ای

saman11
ارسال پاسخ

sabaa :
آره،میدونم{12}


صبا
ارسال پاسخ

saman11 :
اینو خودم مخصوصا اینجوری نوشتم ببین خرمگس میفهمه یا نه:soot

آره،میدونم

saman11
ارسال پاسخ

sabaa :
تا خرمگس نیومده و ندیده کوچک رو درستش کن(p2)

اینو خودم مخصوصا اینجوری نوشتم ببین خرمگس میفهمه یا نه

صبا
ارسال پاسخ

saman11 :
برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچک شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم
:)

تا خرمگس نیومده و ندیده کوچک رو درستش کن

صبا
ارسال پاسخ

saman11 :
http://up.hamkhone.ir/6/9fbbe304d8acae99dcff31c577e89e58.mp3
:):):)

به به...این صدا با روان آدم بازی میکنه....

saman11
ارسال پاسخ

saman11 :
برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچک شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم
:)

http://up.hamkhone.ir/6/9fbbe304d8acae99dcff31c577e89e58.mp3

صبا
ارسال پاسخ

saman11 :
برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچک شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم
:)

این یکی خیلی ربط داشت

صبا
ارسال پاسخ

arash66 :
مرسی باشی ...

{h}{h}{h}{h}{h}

تشکر

صبا
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
تشکر {59}
خوب بود .:)

خواهش میکنم.

صبا
ارسال پاسخ

aryan_ :
امان از دو بهم خور :-w

دو بهم زن تکلیفش مشخصه و قابله تشخیص ب آسانی

امان از کسی ک میشنوه و براحتی باور میکنه و ملاکه عمل قرار میده

این از دو بهم زن خیلی کارش زشت تره :)

{h3}

تا حدودی موافقم.
آخر بلاگم نوشتم که اجازه ندیم...

saman11
ارسال پاسخ

aryan_ :
امان از دو بهم خور :-w

دو بهم زن تکلیفش مشخصه و قابله تشخیص ب آسانی

امان از کسی ک میشنوه و براحتی باور میکنه و ملاکه عمل قرار میده

این از دو بهم زن خیلی کارش زشت تره :)

{h3}

موافق نیستم... به قول سعدی بزرگ:
میان دو تن جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است

saman11
ارسال پاسخ

برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچک شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم

آرش
ارسال پاسخ

مرسی باشی ...


AZAD
ارسال پاسخ

تشکر
خوب بود .

aryan_
ارسال پاسخ

marya1370 :
"دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم!

باید بسازم...

امان از دو به هم زن ...

ممنون صبا جان :-*

امان از دو بهم خور

دو بهم زن تکلیفش مشخصه و قابله تشخیص ب آسانی

امان از کسی ک میشنوه و براحتی باور میکنه و ملاکه عمل قرار میده

این از دو بهم زن خیلی کارش زشت تره


aryan_
ارسال پاسخ
Fereshteh
ارسال پاسخ

sabaa :
آره.مشکلی نداره.

انگار برای منم درست شد

صبا
ارسال پاسخ

Fereshteh :
صبا جون سایت برا شما خوب لود میشه؟؟:-/

آره.مشکلی نداره.

Fereshteh
ارسال پاسخ

صبا جون سایت برا شما خوب لود میشه؟؟

صبا
ارسال پاسخ

marya1370 :
"دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم!

باید بسازم...

امان از دو به هم زن ...

ممنون صبا جان :-*

امااان...
امان از گرگ زیر پوست میش...
امان از دشمن دوستنما!....

عزیزی ماریا جان.

صبا
ارسال پاسخ

REZA :
انتخابی عالی ممنون {67}

ممنون از شما

marya1370
ارسال پاسخ

"دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم!

باید بسازم...

امان از دو به هم زن ...

ممنون صبا جان

(:
ارسال پاسخ

انتخابی عالی ممنون

صبا
ارسال پاسخ

saman11 :
فکر کنم خیلی ربطی نداشت

چرا ربط داشت.
مرسی

saman11
ارسال پاسخ

saman11 :
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
:)

فکر کنم خیلی ربطی نداشت

saman11
ارسال پاسخ

تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمیباشد

صبا
ارسال پاسخ

Fereshteh :
عالی . . :)
{57}

ممنون فرشته جان.

صبا
ارسال پاسخ

kharmagas :
=)) نامرد

خیلی...

صبا
ارسال پاسخ

zeytoon1 :
مابرای وصل کردن آمدیم_نی برای فصل کردن آمدیم
زیبا بود. تشکر
{H}

خواهش می کنم.تشکر.

Fereshteh
ارسال پاسخ

عالی . .

kharmagas
ارسال پاسخ

sabaa :
بعضیا همینکه مثل امبر دستی{17} حلقه های محبت و دوستی رو باز نکنن ما راضیم!

مرسی که خوندی:)

باشه حتما(p2)

نامرد