متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


boot
boot
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

mansore :
طعم لب های تو
شاید جزو چهار مزه ی اصلی نباشد
اما ...
جزو اصلی ترین مزه های زندگی است...

ههههههههههههههههههههههههههههههه

2ska0171
2ska0171
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

طعم لب های تو
شاید جزو چهار مزه ی اصلی نباشد
اما ...
جزو اصلی ترین مزه های زندگی است...

boot
boot
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

mansore :
صندوق صدقات نیست دل من
که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی
و پیش خدای دلت فخر بفروشی ...
که مستحقی را شاد کرده ای ... !!!
ممنون میشم بلاگ جدیدمو بخونید
نظر فراموش نشه

درخاست دوستی دادم ادم کن

hamidreza1357
hamidreza1357
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

صندوق صدقات نیست دل من
که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی
و پیش خدای دلت فخر بفروشی ...
که مستحقی را شاد کرده ای ... !!!
ممنون میشم بلاگ جدیدمو بخونید
نظر فراموش نشه

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

طناب را به گردنم انداختند گفتند اخرین آرزویت؟؟؟

گفتم دیدن یار.....گفتندخسته است.....تاصبح طناب می بافت.....

پرسیدند دوستش داری؟گفتم دنیای من است.....

گفتنددوستت دارد گفتم تنها سوال من است.........

farid2218
farid2218
۱۳۹۳/۰۳/۱۷

یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد ، پس به امید فرداها “محبتهایمان” را ذخیره نکنیم

2ska0171
2ska0171
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪن؟

ﻣﺎﺩﺭﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺭو ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ،ﺍﻭنا ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪ.

ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ.

ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺪﯾﺪ ﺍﻭﻣﺪ ..

ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮐﻪ ﮔﯿﺞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺁﻓﺮﯾﺪ

ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﯼ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ …

ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻢ!

ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ،

ﻣﻦ ﺑﻬﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ

ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﺵ!
.

rayan_send
rayan_send
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

حقیقت تا چکمه‌هایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را دور زده است... وینستون چرچیل


kaka619
kaka619
۱۳۹۳/۰۳/۰۹

غمگینم…
همانند جوانی که لحظه ی اعدام
به گریه مادرش می خندد
خاطرش آمد که بچه گی اش گفته بود
خنده ات آرامم می کنه پسرم

erfun18
erfun18
۱۳۹۳/۰۳/۰۸

بیهوده ورق می خورنــــــــد …

تقویـــــــــم هــــای جهــــــــــان ؛

روزهــــای من …

همه یک روزند …

شنبــــه هایی که فقـــط پیشوندشــــــان عوض می شـــــود …