دیوار کاربران


esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۴/۲۹

خانم میان سالی سکته قلبی کرد و سریعاً به بیمارستان منتقل شد. وقتی زیر تیغ جراح بود عملاً مرگ را تجربه کرد. زمانیکه بی هوش بود فرشته ای را دید.

از فرشته پرسید: آیا زمان مردنم فرا رسیده است؟

فرشته پاسخ داد: نه، تو ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگر فرصت خواهی داشت.

بعد از به هوش آمدن ،برای بهبودی کامل خانم تصمیم گرفت که در بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار شد، چند عمل زیبایی انجام داد. جراحی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی ابرو و … او حتی رنگ موی خود را تغییر داد.

خلاصه از یک خانم میان سال به یک خانم جوان تبدیل شد!

بعد از آخرین جراحی او از بیمارستان مرخص شد. وقتی برای عریمت به خانه داشت از خیابان عبور می کرد، با یک آمبولانس تصادف کرد و مرد!

وقتی با فرشته مرگ روبرو شد بهش گفت: من فکر کردم که گفتی ۴۰ سال و اندی بعد ، مرگ من فرا می رسه؟ چرا من رو از جلوی آمبولانس نکشیدی کنار؟ چرا من مردم؟




فرشته پاسخ داد؛ ببخشید، وقتی داشتی از خیابون رد می شدی نشناختمت.......!

esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۴/۲۳

یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم !
در برابرش مسئولیم …
در برابر اشکهایش ؛
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ….
واگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ،
واین بار ما خود فراموش خواهیم شد …

masoud_6165
masoud_6165
۱۳۹۳/۰۴/۲۲

http://www.hamkhone.ir/member/14150/blog/view/131151--monart/

به یاد مونای عزیز..ممنون میشیم سر بزنید

http://www.hamkhone.ir/member/57532/blog/view/131089/

maziar741
maziar741
۱۳۹۳/۰۴/۲۱

ﻣﻐــــﺮﻭﺭ ﻧﯿﺴﺘـــﻢ ...
ﻓﻘﻂ ﺩﻧﯿـﺎ ﺑﻬﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ
ﺗــﻮﺟﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﯽﺗﻮﺟـــﻬﯽ ﻣﯿـــﺎﺭﻩ ...

hosein12345
hosein12345
۱۳۹۳/۰۴/۲۱

ستاد عفاف و حجاب اعلام كرد:

نگه داشتن همزمان میرزاقاسمی و عسل در یخچال شرعا حرام است.

مگر اینكه در یخچال باز باشد

mahtab11835
mahtab11835
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده است

هر نگاهی می تواند خلوتم را بشكند
كوزه‌ی تنهایی روحم سفالی تر شده است

آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماهِ در مرداب این شب ها هلالی تر شده است

گفت تا كی صبر باید كرد؟ گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ، از آن پرسش سؤالی تر شده است

زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن
تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده است

ماهی كم طاقتم! یک روز دیگر صبر كن
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
+5
11

_janan_
_janan_
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

+5

arezoye_mahal
arezoye_mahal
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

گاهی فکر کردن به بعضی ها
ناخود آگاه لبخند روی لبات میشونه
چقدر دوس دارم این لبخند های بیگاه را…

arezoye_mahal
arezoye_mahal
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

از خودم دور میشوم
تا به تو نزدیکتر باشم...

این روزها
" خیال "
تنها راه با تو بودن است !...

arezoye_mahal
arezoye_mahal
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

چه كسي خواهد ديد مردنم را بي تو؟

بي تو مردم،‌مردم!

گاه مي انديشم خبر مرگ مرا با تو چه كسي ميگويد؟

آن زمان كه خبر مرگ مرا مي شنوي

روي تو كاشكي مي ديدم!

شانه زدنت را بي قيد

و تكان دادن دستت كه مهم نيست زياد!

و تكان دادن سر را

كه عجيب! عاقبت مرد؟

افسوس...

كاشكي مي ديدم

من به خود مي گويم

چه كسي باور كرد جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاكستر كرد!!!