توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
من، میز قهوهخانه و چایی که مدتیست...
هی فکر میکنم به شمایی که مدتیست...
«یک لنگه کفش» مانده به جا از من و تویی
در جستجوی «سیندرلایی» که مدتیست...
با هر صدای قلب، تو تکرار میشود
ها! گوش کن به این اُپرایی که مدتی است...
هر روز سرفه میکنم اندوه شعر را
آلوده است بیتو هوایی که مدتیست...
...
دیگر کلافه میشوم و دست میکشم
از این ردیف و قافیههایی که مدتیست...
کاغذ مچاله میشود و داد میزنم:
آقا! چه شد سفارش چایی که مدتیست...
نظرات دیوار ها
قشنگ بید...............................
به منم سری بزن ممنون
امان ز چشمهای تو
که ساغر دل مرا پر از شراب ميکند
و نور شانه های تو
شب مرا پر از صفای ماهتاب ميکند
سخن بگو سخن بگو!
مرا چه مست ميکند لبان تو
بدختر لبان خود مگر شراب داده ای؟
می است يا لبست اين؟
ز مستی لبت بمن صفای خواب داده ای
چه مست ميکنی مرا؟
دلم ز تاب ميرود
شراب بوسه های تو -
بزير پوستهای من -
چه با شتاب ميدود
مرسی
اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد
صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد . . .
*****************************************
مرسی عزیزم قشنگ بود