یک نفر امد قرارم را گرفت

برگ و بار و شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهار بود حیف

باد پائیزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق

با نگاهی اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود

امد و دار و ندارم را گرفت

درد دارد

وقتی چیزی را کسر میکنی که با وجود

تولد هر انسان همانند روشن شدن کبریتی میباشد٬

و مرگش خاموشی آن،

بنگر در این فاصله چه کرده ای؟

گرما بخشیده ای و یا سوزانده ای…؟

تا حالا دو بار نصفه شب با تشنگی خیلی شدید رفتم سر یخچال بجای شیشه آب شیشه آبلیمو رو سر کشیدم
تازه یه بارم بچه بودم بجای آب عرق مرزه رو سر کشیدم......
یعنی میگید دماغم مشکل داره؟؟

دیروز با آبجیم رفتم بیرون بعدازجلو ی کبابی رد شدیم دیدم ابجیم جلو دماغشو گرفته :
من :چیه چرا دماغتو گرفتی بوش ک خوبه
ابجیم : اخه بو هرچی بهم بخوره دوس دارم بخورم وگرنه حالم بد میشه
یه صد متر رفتیم جلو تر چشتون روز بد نبینه بو فاضلاب میومد .
گفتم آبجی جان نظرت راجبه این چیه بازم دوس داری بخوری خخخخخخخ

اشیا برای استفاده شدن و انسانها برای دوست داشتن می باشند
ولی افسوس امروزه از انسانها استفاده می شود و اشیا دوست داشته می شوند...

مــرا بــــرای دزدیــدن تـکـه نـانـی بـه زنـدان بـردنـد
و پـانـزده سـال در آنـجـا هـر روز یـک قـرص نـان کـامـل مـجـانـی خـوردم
(ژان وال ژان – بینوایان)

آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار
نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند . . .

تا بوده ، همین بوده :
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست !
بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون . . .

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog … -SIMIN19-/

و باران که می بارد،
میشکند دل بی پناه من در زیر صدای شرشر قطره های بارانی که از ناودان سیاه همسایه در شب میچکد.
و چه غمگین میشود دل شکسته و بی پناهم
و چه دلم هوای خدا میکند و هوای فریاد و داد و بیداد...
و اینجاست که میگویم ای کاش نبودم!
ای کاش نمی آمدم!