دیشب رفتم خونه خالم اینا یه پسر4ساله داره ...
اومده میگه این علامت حاکم بزرگ میتی کومانه...
خواستم خرکیف بشه احترام گذاشتم برگشته میگه تونمی خواد احترام بذاری تو ازخودمونی زمبه

دیشب رفتم خونه خالم اینا یه پسر4ساله داره ...
اومده میگه این علامت حاکم بزرگ میتی کومانه...
خواستم خرکیف بشه احترام گذاشتم برگشته میگه تونمی خواد احترام بذاری تو ازخودمونی زمبه

میخوای یه دخترو بزاری سر کار؟
نگاه کن تو چشاش بگو “عزیزم” بعد بگو “هیچی”‌
تا آخر عمرش گیره اون چیزیه که‌ میخواستی بگی !!!

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش
به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست محمود / ز دست عاشقی صد داد و بیداد
بگفت هاله ز موهای کمندش / کمان ِابرو و قد بلندش
بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست
ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من
ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام
برای دیدنش بی تاب بودم / زفکرش بی خور و بی خواب بودم
به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده
به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست
ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت
خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار
رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود
چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / توگویی اژدهایی بر من آویخت
به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا
ندیدم من اثر از قد رعنا / کمان ِابرو و چشم فریبا
مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من
ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم
به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست
به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر
بگفتم سرگذشتم را به «جاوید» / به شعر آورد او هم آنچه بشنید
که تا گیرند از آن درس عبرت / سرانجامی ندارد قصّه ی چت

زن یعنی من ، که عشوه هایم دود میکند ابهت مردانه ات را

پاسخ شوهر :

قلبونت بِلم عَچیچَم مَن دَل بَلابَل تو اُبُهتی نَدالَم ، بُوچ بُوچ

بیاین الان دستِ جمعی خودکشی کنیم

به یه نفر میگن قبل از ازدواج تحقیق کردی؟میگه آره هرکی باهاش بوده راضی بود!!!!!!!!!

اگر قــَرار بُود کــًــســـیـ بآ گــُنده گوزی بــِ جایی برسه...

الاآنــ رآســـو سُلــطآنـــِ جَنگل شُده بود..!!

وقتی با دیگری سخن می گویی برایم سه نت دارد آهنگ کلامت :
می لا سی !!!
.
.
تک پرم نماندی ، خیالی نیست …
دیگری پرپرت میکند !

ﻧﻴﻤﻪ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ...
ﻧﻴﻤﻪ ﮔﻮﺭ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﺷﺪﺱ، ﻧﻴﺴﺖ ﺍﺻﻦ!
ﻧﻜﺒﺖ!!!
ﺍﺷﻐﺎﻝ!!!!!!
ﻧﻔﻬﻢ!!!!!!
ﮐﺠﺎﯾﯽ ﭘﺲ؟؟کدومتونید؟؟گم شید بیاید بگید دیگ

وقتی با دیگری سخن می گویی برایم سه نت دارد آهنگ کلامت :
می لا سی !!!
.
.
تک پرم نماندی ، خیالی نیست …
دیگری پرپرت میکند !