بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    مهمانسرا

  • تعداد نظرات : 22
  • ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۲/۰۸
  • نمايش ها : 989

 

 

این وجود انسانی همچون مهمانسرایی ست

که هر صبحدم تازه واردی در آن سر می رسد

شادی ،افسردگی  و فرومایگی.

هشیاری گذرایی همچون میهمانی ناخوانده می آید !

 

به پیشواز همه آن ها برو و از همگان پذیرایی کن.

حتی اگر انبوهی از اندوه باشند

که با خشونت خانه تو را از برگ و نوا تهی می سازند

باز هم با هر میهمانی با احترام رفتار کن.

 

 شاید که او خانه ی  تو را خالی می کند

تا شادی تازه ای در آن بنشیند.

 

 افکار تاریک ،شرمندگی و بد خواهی

با روی خوش به همه درود بگو

و آن ها را به درون دعوت کن.

 

برای ورود هر کس سپاسگزار باش

چرا که هرکدام

راهنمایی ست که از آن سو فرستاده شده است !

 

مولوی-ترجمه کلمن بارکز

 


نظرات دیوار ها


shia
ارسال پاسخ
Alireza92
ارسال پاسخ

زیبا و آموزنده
سپاس بانو

(:
ارسال پاسخ

میهمانی ناخوانده

عالی

ممنون افسون جان

پریسا
ارسال پاسخ
sharareh72
ارسال پاسخ

mrc bano kheily ziba bod


amir_sakett
ارسال پاسخ

به به

ممنونم

amir92
ارسال پاسخ

لایک

мя_κıпɢ
ارسال پاسخ

سپاس

hossein0011
ارسال پاسخ
asmaneabi
ارسال پاسخ
aryan_
ارسال پاسخ

afsoon63 :
ممنون از توجهت آقا آرین.
چشم.سعی میکنم بزارم.

سپاس

afsoon63
ارسال پاسخ

aryan_ :
این قسمت خیلی قشنگ بود :

شاید که او خانه ی تو را خالی می کند
تا شادی تازه ای در آن بنشیند.

ولی شعر با ترجمه خیلی فرق میکنه انگار
البته من اولش این جملرو از شعر نتونستم درک کنم
وقتی دوباره شعرو خوندم فهمیدم

چه خوب میشه تحلیله این شعره مولانارم بزارین {e}
سپاس فراوان {h}

ممنون از توجهت آقا آرین.
چشم.سعی میکنم بزارم.

aryan_
ارسال پاسخ

این قسمت خیلی قشنگ بود :

شاید که او خانه ی تو را خالی می کند
تا شادی تازه ای در آن بنشیند.

ولی شعر با ترجمه خیلی فرق میکنه انگار
البته من اولش این جملرو از شعر نتونستم درک کنم
وقتی دوباره شعرو خوندم فهمیدم

چه خوب میشه تحلیله این شعره مولانارم بزارین
سپاس فراوان

Ayeh
ارسال پاسخ
afsoon63
ارسال پاسخ

هست مهمانخانه این تن ای جوان
هر صباحی ضیف نو آید دوان
نی غلط گفتم که آید دم به دم
ضیف تازه فکرت شادی و غم
میزبان تازه رو شو ای خلیل
در مبند و منتظر شو در سبیل
هرچه آید از جهان غیب وش
در دلت ضیف است او را دار خوش
فکر غم گر راه شادی می زند
کارسازی های شادی می کند
غم زدل هر چه بریزد یا برد
در عوض حقا که بهتر آورد
خاصه آن را که یقینش باشد این
که بود غم بنده ی اهل یقین
(ببخش طول کسید از روی کتاب تایپش کردم)

صبا
ارسال پاسخ

afsoon63 :
این متن ترجمه کلمن بارکز از شعر مولوی هستش.
خود شعر رو اگه دوست داری برات بزارم صباجون.

آره حتما.لطف می کنی.

afsoon63
ارسال پاسخ

sabaa :
مولوی_ترجمه کلمن بارکز یعنی چی؟

این متن ترجمه کلمن بارکز از شعر مولوی هستش.
خود شعر رو اگه دوست داری برات بزارم صباجون.

صبا
ارسال پاسخ

مولوی_ترجمه کلمن بارکز یعنی چی؟

صبا
ارسال پاسخ

قابل تامل بود
ممنون

afsoon63
ارسال پاسخ

saman11 :
عالی بود

اما ترجیح میدم افسردگی و فرومایگی رو به خونه دلم راه ندم
{67}

مهمان ناخوانده ان دیگه..
باید سریع بهشون گفت برن بسلامت

saman11
ارسال پاسخ

عالی بود

اما ترجیح میدم افسردگی و فرومایگی رو به خونه دلم راه ندم

Asemon
ارسال پاسخ