توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
آیه های زمینی
- تعداد نظرات : 14
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳
- نمايش ها : 481
آنگاه خورشید سرد شد
و برکت از زمین ها رفت
و سبزه ها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را زان پس به خود نپذیرفت...
در غارهای پوسیده بیهودگی به دنیا آمد
خون بوی بنگ و افیون می داد
مردابهای الکل با آن بخارهای گس مسموم
انبوه بی تحرک روشنفکران را
به ژرفنای خود کشیدند
و موش های موذی
اوراق زرنگار کتب را
در گنجه های کهنه جویدند...
خورشید مرده بود و هیچ کس نمی دانست
که نام آن کبوتر غمگین کز قلبها گریخته
" ایمان " است!
نظرات دیوار ها
ممنون
عالـــــــــــــــــــــــــــــی مثل همیشه
لایک
خدا رحمتش کنه .
احساس در شعرش فوران می کنه .
مرسی.
فروغ عزیز
سپاس افسون جان
فروغِ فرخزاد ، دوستش می دارم
زیبا و قابل تامل
سپاس بانو
بسیار عالی
نام آن کبوتر غمگین
کز قلب ها گریخته
"ایمان" است....
عالی افسون خانم عزیز
لایک
مرسی عاشق فروغم
ممنونم
$ likeeeeeeee $