دیوار کاربران


خزان
خزان
۱۴۰۲/۰۶/۳۰


Fereshteh
Fereshteh
۱۴۰۲/۰۶/۳۰


raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۸

همیشه فکر می‌کردم پدرها و مادرها برای «نه» گفتن به فرزندان به یک قلب سفت و سخت و بی احساس نیاز دارن
اما الان فهمیدم همیشه هم اینطور نیست، گاهی دقیقا برعکس؛
پدر و مادری که با وجود تمام دلبستگی هاشون، خودشون‌رو در مقابل تصمیمات اشتباه فرزندشون،
قوی نگه می‌دارن و یک «نه» محکم می‌گن، عاشق ترین والدین هستن ❤️

امروز شنیده‌هام می‌تونست یه فیل بزرگ رو زمین بزنه!
من شنیدم، اما هنوز سالمم، هنوز فکرم کار می‌کنه و هنوز می‌تونم بنویسم
این قدرت رو فقط والدینِ خوب با ساختن زیر بناهای وجودی محکم می‌تونن به فرزندشون هدیه بدن
زیربنایی که با شنیدن «بله» و «نه» های محکم و به‌جا
با احترام همیشگی
با درک
با صداقت
با مراقبت های خالصانه
و کلی رفتارهای زیبا ساخته می‌شه

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۸

گفتند: «تو» آن چنان که می‌نمودی نبوده ای
شنیدنش برایم مانند این بود که بگویند رونالدو به ایران آمده!
همین قدر باور نکردنی!

اما رونالدو به ایران آمده بود

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۶

به هنگامِ رفتن
کارهای ناتمام‌ مرور می‌شوند
انجام می‌شوند و پایان می‌یابند
تا با خیالی آسوده راهی شویم

می‌روم
و هر چه مرور می‌کنم؛ کارِ ناتمامی جز «دوست داشتنت» در این شهر ندارم!
ناتمامی که تمام ندارد؛
چنان عشق و رنج، که تمام ندارد
گویا این کار، هرگز قرار نیست پایان بیابد
گویا این بار، هرگز قرار نیست خیالی آسوده شود
گویا هرگز نقطه‌ای بر سرِ این سطر، جا خوش نخواهد کرد
عشق ممتد خواهد بود و رنج نیز،
زندگی ممتد خواهد بود و تجربه نیز،
آزادی ممتد خواهد بود و اسارت نیز،
«تو» ممتد خواهی بود و «من» نیز...

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۶

دوریش برایم مشکلِ، کاشکی اونو می‌بستم

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۵

چه کند؟ اسیری که از اسارت خود به ستوه آمده است،
اما درک دُرستی از آزادی ندارد؟

Nnnn
Nnnn
۱۴۰۲/۰۶/۲۵

ب یاده شما ک همیشه هستم

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۴

هنوز که بیداری نیلوفر!

حواسم بهت هست؛
حواسم هست که وقتی دلت می‌گیره، این‌جا سبز می‌شی
می‌دونم کار خاصی نداری
فقط، دیواری کوتاه‌تر از دیوار همخونه پیدا نکردی؛
که بتونی با دل پر بیای براش حرف بزنی
اون وقت آروم که شدی، تازه فکر کنی ببینی
کدوم یکی رو می‌شه جار زد، کدوم یکی رو نه؟!
کدوم یکی خیر می‌رسونه، کدوم یکی دل می‌شکنه؟
کدوم یکی رو می‌شه تایید کرد و کدوم یکی رو بی‌صدا حذف کرد؟

کار خوبی می‌کنی؛
نوشتنِ بی پروا خیلی خوبِ،
به شرطی که حواست باشه بد عادت نشی
مبادا یادت بره قبل از حرف زدن خوب فکر کنی
حرف که زدی نمی‌شه بزنی زیرش، باید گردن بگیری، پاش بمونی، تا آخرش
هرچند خیلیا حرف می‌زنن و بعد، می‌زنن زیرش، گردن نمی‌گیرن، درست جایی که باید بمونن می‌رن، اَبدهاشون بی‌اعتبارِ

اما تو مثل بقیه نباش!
هیشکی با بدعهدی آرامش نگرفته
تو، لطفا!‌‌ همون نیلوفرِ همیشگی بمون که یه مرداب به آرامشت نیاز داره...

raha1374
raha1374
۱۴۰۲/۰۶/۲۴

«از همه نورهایی که تصمیم گرفتند کم‌نور شوند، ممنونم!
زیرا آن‌ها به من یاد دادند "نورِ خودم" همه آن چیزی‌ست که به آن نیاز دارم.»