داستایفسکی می‌گوید:
بهترین تعریف دربارۀ انسان این است،انسان موجودیست که به همه‌چیز عادت می‌کند،اما نپرسید چگونه!


+5

نظر لطفته عزیزکم

داره بارون میاد

راستیییی یادم رفت یلدا رو بت تبریک بگم اصن امسال آبروم جلو همه رفت خخخ

سلام
انقدر سرم گرم مقاله خوندن بود متوجه نشدم اینجام
خیلی وقته اومدین؟؟

حافظ‌خوانی شب یلدا

اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است

زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

خُم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است

از وی همه مستی و غرور است و تکبر

وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است

رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم

با دوست بگوییم که او محرم راز است

شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَم جانان

کوته نتوان کرد که این قصه دراز است

بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرِّهٔ لیلی

رخسارهٔ محمود و کفِ پایِ ایاز است

بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم

تا دیدهٔ من بر رُخِ زیبایِ تو باز است

در کعبهٔ کوی تو هر آن کس که بیاید

از قبلهٔ ابروی تو در عینِ نماز است

ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مسکین

از شمع بپرسید که در سوز و گداز است

مرسی

یک دقیقه بیشتر...

بر دل نشسته ای،مانند باران روی برگ
تا ریشه هست،ساقه نمی میرد...
ما قدم میزدیم،آرزوها میدویدند...
بها بهانه‌ست،آن چیزی که به دست اوردیم تجربه هاست
دریازده از خیسی باران نهراسد
پنجره ای به دنیای من
جوانه میزنم از روی زخم هایم
هر تیره شبی را سحری هست...

چه سخاوتمنداست پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت
یلدا مبارک