دیوار کاربران


zohreh57
zohreh57
۱۳۹۳/۰۳/۰۵

روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند…
و نمره ی من باز صفر می شود …
هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام ….!!!!

zohreh57
zohreh57
۱۳۹۳/۰۳/۰۵

یکرنگ که باشی،
زود چشمشان را میزنی،
خسته میشوند از رنگ تکراریت،
این روزها دوره ی رنگین کمان هاست…

zohreh57
zohreh57
۱۳۹۳/۰۳/۰۵

چه سخت است،
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،
و دل سپردن به قبرستان جدایی ،
وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،
تا رهگذری ،
بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…

47atena
47atena
۱۳۹۳/۰۳/۰۳

واسه آبادان خرمشهرمی پرم مثل کبوتر میرم اون بالای بالامیگذرم ازهمه ی شهر

می بوسم شهر خرمشهر اون دیاریاران میزنم سجده به خاکت زنده بادا ایران

یاد شهید والا محمد جهان آرا شهید اردیبهشتی یاد اسحاق دارا

یاد اشک دو دیده یاد خون چکیده یاد حسین فهمیده که به خدا رسیده

یاد حماسه هاشون میون رود کارون یاد مرد بلمرون یاد جزیره مجنون

واسه شهر خرمشهر میخونم از دل و جون میخونم زنده باشه یاد و خاطره هاش

سالروز آزاد سازی خرمشهر مبارک

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۳/۰۳

چـهـ تـفـآوتـی میـکـنـد،

آن سـوی دنــیـآ بـآشیــم

یـآ فـقــط چــنـد کـوچــهـ آن طــرفـــ تـر؟!

پـآی عـــشـ❤ـــق کــهـ در مـیـآن بــآشـد

دلــتـنـگـی دمــآر آدمــ را در مــی آورد . . .

hamze2000
hamze2000
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

گفتمش همدم شبهایم کو؟ تاری از زلف سیاهش را داد

گفتمش بی تو چه می باید کرد؟ عکس رخساره ی ماهش را داد

وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد

یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد

به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد عجب از محبت من كه در او اثر ندارد

غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد


می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی


می رسد روزی که تنها در کنار قبر من شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی

دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو

بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم .

هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی را دارد

باعث ریختن اشکهای تو نمی شود .

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

زﯾﺎﺩ ﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﺑﮕﯿﺮﯼ . . .
.
.
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﯽ ﻣﺤﻠﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . .
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺮﺍ ؟
ﭼﻮﻥ . . .
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥِ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺒﺮﻩ . . .
ﺩﻝ ﻣﯿﺰﻧﻪ ...

Nilsa
Nilsa
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

فراموش کردن یک نفر
مثل فراموشی خاموش کردن چراغ حیاط خلوت است
برای همین
همهِ روز بعد روشن می‌ماند
بعد
همان چراغ
یادآور ات می‌شود

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۲/۳۰

میگن درد رو از هر طرف بنویسی میشه درد

ولی درمان و از آخر بنویسی میشه نامرد

مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندی

zohreh57
zohreh57
۱۳۹۳/۰۲/۳۰

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها راکم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است…
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی…