دیوار کاربران


47atena
47atena
۱۳۹۳/۰۲/۰۵

مردی نابینا زیر درختی نشسته بود! پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»
پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌
سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌
احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌
برای چه می خندی؟
نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
نابینا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. او باید با سختی و مشکلات فراوان زندگی کرده باشد.»

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

علم روانشناسي مي گويد :
وقتي يک نفر خيلي ميخندد حتي براي چيزهاي احمقانه
و پيش پا افتاده بدانيد او از درون عميقأ غمگين است
اگر يک نفر خيلي مي خوابد بدانيد که تنهاست
اگر يک نفر کم حرف مي زند سريع حرفش را مي گويد
ودوباره سکوت مي کند بدانيد رازي درسينه دارد
وقتي يک نفر نمي تواند گريه کند بدانيد ضعيف است
وقتي يک نفربا يک روال غيرعادي وحجم زياد غذا مي خورد
بدانيد که تحت تنش است
وقتي يک نفر براي چيزهاي کوچک گريه مي کند
يعني رقيق القلب و معصوم است
وقتي يک نفر سريع بخاطر چيزهاي کوچک عصباني مي شود
يعني درگير عشق است...

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

علم روانشناسي مي گويد :
وقتي يک نفر خيلي ميخندد حتي براي چيزهاي احمقانه
و پيش پا افتاده بدانيد او از درون عميقأ غمگين است
اگر يک نفر خيلي مي خوابد بدانيد که تنهاست
اگر يک نفر کم حرف مي زند سريع حرفش را مي گويد
ودوباره سکوت مي کند بدانيد رازي درسينه دارد
وقتي يک نفر نمي تواند گريه کند بدانيد ضعيف است
وقتي يک نفربا يک روال غيرعادي وحجم زياد غذا مي خورد
بدانيد که تحت تنش است
وقتي يک نفر براي چيزهاي کوچک گريه مي کند
يعني رقيق القلب و معصوم است
وقتي يک نفر سريع بخاطر چيزهاي کوچک عصباني مي شود
يعني درگير عشق است...

sonea
sonea
۱۳۹۳/۰۲/۰۳

هر روز نبودنت رابر دیوار خط کشیدم…
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد…
خوش به حال تو…
که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها…
آن هم روی من

sonea
sonea
۱۳۹۳/۰۲/۰۳

گاهی خوردن لگدی از پشت برداشتن قدمی به پیش است !

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۲/۰۲

مورد داشتیم باباهه به دخترش گفته : کلیپس بابا ، مربا بده بابا !

ShahryaR
ShahryaR
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

این روزا از هر دستی که بدی

از همون دست بدهکار میشی !

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

از تقدير سرنوشت غمگين مباش
چه بسا سگ هايي بر روي اجساد شيرها رقصيدند
شادي كردند و خود را بزرگ پنداشتند
ولي نمي دانستند شير، شير مي ماند و سگ، سگ...

REZA67S67
REZA67S67
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

REZA67S67 :
دوست خوبم ی بلاگ جدید و متفاوت ( عشق از نظر متولدین 12 ماه سال ) خوشحال میشم

با حضور سیزتون فضا رو عطر اگین کنید نظر یادتون نره ممنون منتظرم

تقدیم ب کسایی ک تو هفت تا آسمون یه ستاره ام ندارن…‏ چشمان عروسکم را میگیرم،نمیخواهم مثل من ببیند وحسرت
بکشد..میترسم بهانه گیرشود):

REZA67S67
REZA67S67
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

REZA67S67 :
یه بار زنگ زدم به پلیس گفتم : الوووووو پلیس !!!

گفت :بله بفرمایید !! گفتم کمک ! یه عالمه مرده اینجاست !!!

گفت : یا ابوالفضل ! کجاییی؟؟؟ گفتم : قبرستون !

هیچی دیگه ... فعلا به قید وثیقه آزادم

دلتنگت میشوم و چشمانم را روی هم میگذارم…بلکه یادت را فراموش کنم،تو بگو دلکم مگر میشود یک دنیا را فراموش کرد!؟