دیوار کاربران


mg111
mg111
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

ینی ۶ ماه ۷ صبح بیدار شی عادت نمیکنی …! کـــافیه ۱ روز تا ۱۱ بخوابی …!!! اقلاً ۲ هفته طول میکشه تا ترکش کنی !!!

MehradMaffi
MehradMaffi
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

من آنقدر امروز و فرداهای نیامدن را دیده ام
رها......... من آنقدر امروز و فرداهای نیامدن را دیده ام
که دیگر هیچ وعده بی سرانجامی
خواب و خیال آرزویم را آشفته نمیکند
،حالا یاد گرفته ام که فراموشی دوای درد همه نیامدن ها و نداشتن ها و نخواستن هاست
،یاد گرفته ام که از هیچ لبخندی
!خیال دوست داشتن به سرم نزد
یاد گرفته ام که بشنوم
تا فردا
و به روی خودم نیاورم که فرداها هیچ وقت نمی آیند

kaka619
kaka619
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

به کم نور ترین ستاره ها قانع باش ، چراکه چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . . .

5+++++++++++++++++

bahman
bahman
۱۳۹۳/۰۱/۱۴

به همه لبخند بزن اما با 1 تن بخند همه را دوست داشته باش اما به 1 تن عشق بورز تو قلب همه باش اما قلبت مال 1 تن باشه

bahman
bahman
۱۳۹۳/۰۱/۱۴

به همه لبخند بزن اما با 1 تن بخند همه را دوست داشته باش اما به 1 تن عشق بورز تو قلب همه باش اما قلبت مال 1 تن باشه

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

ﺧﺪﺍﯾــــــــــــــــــــــــﺎ ...
ﮔـــــــــــﺮﯾــــــــــﺴﺘــــﻢ
ﺑـــــــــــــــﺮﺍﯼ ﺍﻭ ...
ﺍﺯ ﺗـــــــــــــﻪ ﺩﻝ !
ﺍﻣــﺎ ...!
ﺗــــﻮ هم ﺑــــــــــــــــﺎﻭﺭﻡ نکردی...
ﺧــــــــــﺪﺍﯾــــــــﺎ ...
کاش به او میگفتی ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤـــــــــــــﺶ ...
ﺣﺘـــﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﻓﻘﻂ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﺑود...
ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻪ ﺑﺪ که با او همه چیز خوب بود
ﺣﺘـــــﯽ ﺍﮔﺮ ندانسته ﺑﺪﻯ ﮐــــــــﺭﺩ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ...

میگفتی ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤــــــــــــﺶ !...
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮔﺬﺷــــــــــــﺖ ..
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ مـن فقط ﺑﺎ ﺍﻭ ﺷﺎﺩﻡ...
بگو ﺑـــــــــﻤـــــــــاند!!!
بخواه ﺑــــــــــــــــاشد!!!
ﮔــﺬﺷﺘـــــــــــﻪﻣﻬــــــــﻢ ﻧﯿـــﺴﺖ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤش خدایا ...
خـــــدایا می شنوی
اگـر تو بخواهی همه چیز حل می شـود!!!!
همـــــه چیـــــز ...
بخـواه،...
من او را دوسـت دارم می شنوی؟

خدایا حرف دلم را میشنوی...

از ته دل دارم میگویم...

خودت گفته ای که !!!!

هر کس خالصانه از ته قلبش چیزی بخواهد...

او را پشیمان باز نمیگردانی...

خدایا صدایم میآید...

خسته ام .....

marya1370
marya1370
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/93822/

سلام مهمون این هفته ی صندلی داغ منم

خوشحال میشم بیاید هر سوالی دوست دارید کنید






















Nazy
Nazy
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

حجاب

http://www.hamkhone.ir/member/27164/blog/view/94396--/

بلاگ جدیدمه خوشحال میشم سر بزنیدو نظربدین.

Farib
Farib
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟
پیرمرد : معلومه که نه !
جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا” اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ !
پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم !
جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ !

پیرمرد : ببین … اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره ساعت رو از من بپرسی !
جوون : کاملا” امکانش هست !
پیرمرد : ممکنه ما دو سه بار دیگه هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم و آدرس من رو بپرسی !
جوون : کاملا” امکان داره !

پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه تو بازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !
جوون : ممکنه !

پیرمرد : بعد من بهت میگم که این چایی رو دخترم درست کرده ! بعد من مجبور میشم دختر خوشگل و جوونم رو بهت معرفی کنم و تو هم دختر من رو می پسندی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد تو سعی می کنی که بارها و بارها دختر من رو ملاقات کنی ! ممکنه دختر من رو به سینما دعوت کنی و با همدیگه بیرون برید !
مرد جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد ممکنه دختر من کم کم از تو خوشش بیاد و چشم انتظار تو بشه ! بعد از ملاقاتهای متوالی ، تو عاشق دختر من میشی و بهش پیشنهاد ازدواج می کنی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد از یه مدت ، یه روز شما دو تا میاین پیش من و از عشقتون برای من تعریف می کنین و از من اجازه برای ازدواج میخواین !
مرد جوون در حال لبخند : اوه بله !

پیرمرد با عصبانیت : مردک ابله ! من هیچوقت دخترم رو به ازدواج یکی مثل تو که حتی یه ساعت مچی هم از خودش نداره در نمیارم

sami_danger
sami_danger
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

دختری با ظاهر ساده ازخیابان گذشت.پسری در پیاده روبه او بودگفت چطوری
سیبیلو!دختر با خونسردی تبسمی کرد وجواب دادوقتی شما ابرو برمیداری و مورنگ میکنید وگوشواره میندازید/من سبیل میذارم که جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!!