عاقبت فاصله افتاد میان من و تو

اینچنین ریخت به هم روح و روان من و تو

موعد دلخوری از عمر هدر رفته رسید

صف کشیدند دقایق به زیان من و تو

قهوه خوردیم مگر فال جدیدی بزنیم

قهوه شد تلخ تر از تلخی جان من و تو

دیگری آمد و بین من و تو جای گرفت

تا فراموش شود نام و نشان من و تو

فکر ما بود بسازیم جهانی با هم

گر چه پاشید و فرو ریخت جهان من و تو...

این آرایشگاه زنونه ها به اندازه پیچ و مهره هوایپما آپشن داره !
حالا سلمونی مردونه میری میگه سر یا صورت !؟

مراحلِ خوابوندنِ بچه :
بخواب جوجه کوچولو !
بخواب گلم !
بخواب نفسم !
عسلکم بخواب !
بخواب دیگه !
ذلیل شی بخواب !
کره خر بخواب !
کشتی منو بتمرگ !
گــــــــــــه خورد هرکی دلش بچه خواست !
خدا منو بکشه بخواااااااااااااااااااااااااااااااااااب

می خواهم زندگی ام را تصفیه کنم

تا هر چه می ماند خوبی های من و تو باشد

می خواهم از نو ببیینم

تا هر چه می بینم زیبایی باشد

می خواهم فرش های خاک گرفته زندگی را بتکانم

تا رنگ ها و طرح های اصیلش نمایان گردد

می خواهم سختی ها را درز بگیرم

تا هر چه آسان گرفتن است رو بیفتد

می خواهم دلها یمان را بسابم

تا مثل قدیم ها نرم نرم شود

می خواهم در قلب هایمان توری بگذارم

تا هیچ وقت دوده نگیرد

می خواهم پنجره نگاه مان را باز کنم

تا بهار دوستی مان پشت در نماند

دوستان من ،
مثل " گندمند "

یعنی یک دنیا برکت و نعمت ،
نبودن شان ، قحطی و گرسنگی است ،

و من چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند ،
مهربانى تان را قدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کردتقدیم به همه ( ﻭﺻﯿﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ )

سلام بلاگ جدیدمه خوشحال میشم یه سری بزنید ممنونم
http://www.hamkhone.ir/member/17650/blog/view/122603--/

سلام
یادت رفت
سربزنی به
بلاگ

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog … bahar134-/
مهمون صندلیه داغ منم.هووووووووووووووووووووووووووووووووورااااااااااا..........

برای اصفهانیها:

http://www.hamkhone.ir/member/7995/blog/view/119468/

خدایا…
ﮐﻮدﮐﯽ ام را ﮔﺮﻓﺘﯽ:ﺟﻮاﻧﯽ ام را دادی
ﻋﻘﻠﻢ را ﮔﺮﻓﺘﯽ:ﻋﺸﻖ را دادی
ﻋﺸﻖ را ﮔﺮﻓﺘﯽ و “ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ” را دادی
ﺧﻨﺪه ﻫﺎﯾﻢ را ﮔﺮﻓﺘﯿﻮ “ﻏﻢ” را دادی
آرزوﻫﺎﯾﻢ را ﮔﺮﻓﺘﯽ و”ﺣﺴﺮت ﻫﺎ”ر دادی
ﺧـــــﺪااااااااﯾــــــــــــــﺎ ﺑـــــﺮﮔـــــﺮد
ﻣﻦ ﻫﻨﻮز ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ
ﯾﺎدت رﻓﺖ ﻧﻔﺴﻢ را ﺑﮕﯿﺮی!!!!

ای صد افسوس که چون عمر گذشت ،معنیش می فهمیم

کاین سه روز عمر از عمرم به این ترتیب گذشت

کودکی بی حاصل،نوجوانی باطل ،وقت پیری غافل

به زبانی دیگر

کودکی در غفلت،نوجوانی شهوت،در کهولت حسرت