خوب شامم رو خوردم ببخشید دیر شد میریم سر مبحث{7}
ببین توی شوروی استالین برای پیشبرد اهدافش نظارت پلیسی رو بر مردم افزایش میده و درین راه وسایل بسیار بیرحمانه ای و خشنی رو به کار میگیره مثل پلیس مخفی ، ترورگری و پذیرش اجباری احکام مطلق استالین،بازنویسی و دستکاری تاریخ ،منابع انحصاری خبری و اطلاعات
دقیقا چیزی که توی رمان ۱۹۸۴ بهش اشاره شده
یا جمهوری خلق چین که یکی از قانون های که یک شرکت اجازه تاسیس در اون کشور باید رعایت کنه، اینه که تمام اطلاعات مشتری هاشو در اختیار دولت قرار بده
توی مفهوم بهره کشی در مارکسیسم به عقیده ی مارکس در تقسیم تولید، طبقه ی مالک سهم عمده ای رو به نام حق مالکانه یا سود سرمایه بر میداره و سهم کوچکیشو به تولید گران یا بردگان میده
با کنترل و فریب کاری میشه مثلا جمعیتو کنترل کنی یا ما هر چی داریم میتونه دولت خیلی راحت از ما بگیره با آشوب یا تغییر حکومت بالایی براش اتفاقی نمی افته و فقط دودش توی چشم کسی میره که فریب خورده
بخوام بطور واضح تر بگم اگه توی کشورت نه ، اصلا توی کل دنیا بهترین چیز ها هم تولید بشه این حق همست که بتونن ازش استفاده کنن ولی کی این وسط ضرر میکنه انسان هایی که با مرز بندی کنترل میشن
دماگوژیسم مثبت وجود نداره
مثلاً فردی برای کارش دلایل منطقی داره
اما نمیتونه یا نمیخواد بگه
حالا یا منعفتش در خطرِ یا اگه بگه فهمیده نمیشه
درستِ؟
اگه اینجوری باشه
پس دماگوژیسم هم میتونه مثبت باشه هم منفی؟
مردم را چونان رمه
سرگردان و بلاتکلیفی نشون میدن که نیازمند چوپانی ورمه گردان ماهریه تا ضمن تامین حداقل نیاز معیشتی به هرکجا که
صلاح باشه برانه و از
نتیجه این شکل زیستی نیز بهره نهایی رو ازآن خودش کنه
مثلاً فردی برای کارش دلایل منطقی داره
اما نمیتونه یا نمیخواد بگه
حالا یا منعفتش در خطرِ یا اگه بگه فهمیده نمیشه
درستِ؟
اگه اینجوری باشه
پس دماگوژیسم هم میتونه مثبت باشه هم منفی؟
خوب شامم رو خوردم ببخشید دیر شد میریم سر مبحث
ببین توی شوروی استالین برای پیشبرد اهدافش نظارت پلیسی رو بر مردم افزایش میده و درین راه وسایل بسیار بیرحمانه ای و خشنی رو به کار میگیره مثل پلیس مخفی ، ترورگری و پذیرش اجباری احکام مطلق استالین،بازنویسی و دستکاری تاریخ ،منابع انحصاری خبری و اطلاعات
دقیقا چیزی که توی رمان ۱۹۸۴ بهش اشاره شده
یا جمهوری خلق چین که یکی از قانون های که یک شرکت اجازه تاسیس در اون کشور باید رعایت کنه، اینه که تمام اطلاعات مشتری هاشو در اختیار دولت قرار بده
توی مفهوم بهره کشی در مارکسیسم به عقیده ی مارکس در تقسیم تولید، طبقه ی مالک سهم عمده ای رو به نام حق مالکانه یا سود سرمایه بر میداره و سهم کوچکیشو به تولید گران یا بردگان میده
با کنترل و فریب کاری میشه مثلا جمعیتو کنترل کنی یا ما هر چی داریم میتونه دولت خیلی راحت از ما بگیره با آشوب یا تغییر حکومت بالایی براش اتفاقی نمی افته و فقط دودش توی چشم کسی میره که فریب خورده
بخوام بطور واضح تر بگم اگه توی کشورت نه ، اصلا توی کل دنیا بهترین چیز ها هم تولید بشه این حق همست که بتونن ازش استفاده کنن ولی کی این وسط ضرر میکنه انسان هایی که با مرز بندی کنترل میشن
دماگوژیسم مثبت وجود نداره
تو خونه ما فحش ممنوعِ
مامانم در سال های دور، فقط اجازه داده بود اگه خیلی بهمون سخت گذشت از اینا استفاده کنیم «بی ادب» «بی نزاکت» {h5}
خوشحالم که یه کلمه جدید یاد گرفتم
دماگوژیسم {4}
فقط فهمیدم که
دماگوژیسم به این معنیِ: باور یک ملت رو تغییر میدن و اون هارو وارد جریان هایی میکنن که هیچ سودی براشون نداره
در واقع سر میدوئونن تا به اهداف خودشون برسن
مثلا یکی یه جا بد مدیریت میکنه، چه عمدی و از رو منفعت طلبی یا سهوی
یا هدف خبیثانه ای داره
که به هر حال براش دلایل منطقی نداره
اما به جای آوردن دلایل قانع کننده و حل مسئله،
شروع می کنه به جریان سازی و تحریک، با هر چیزی که مخاطب پسند باشه
تو خونه ما فحش ممنوعِ
مامانم در سال های دور، فقط اجازه داده بود اگه خیلی بهمون سخت گذشت از اینا استفاده کنیم «بی ادب» «بی نزاکت»
خوشحالم که یه کلمه جدید یاد گرفتم
دماگوژیسم
فقط فهمیدم که
دماگوژیسم به این معنیِ: باور یک ملت رو تغییر میدن و اون هارو وارد جریان هایی میکنن که هیچ سودی براشون نداره
در واقع سر میدوئونن تا به اهداف خودشون برسن
مثلا یکی یه جا بد مدیریت میکنه، چه عمدی و از رو منفعت طلبی یا سهوی
یا هدف خبیثانه ای داره
که به هر حال براش دلایل منطقی نداره
اما به جای آوردن دلایل قانع کننده و حل مسئله،
شروع می کنه به جریان سازی و تحریک، با هر چیزی که مخاطب پسند باشه
دماگوژیسم یا عوامفریبی آن است که شخصی به جای استدلال و اقامهٔ برهان (منطق) برای اثبات یک عقیده، سعی میکند از راه تحریک احساسات و هیجانهای جمعی و توسل به عواطف و جوّ حاکم، نوعی تصدیق جمعی نسبت به نتیجهٔ مطلوب خود به دستآورد، به شیوهای که تک تک مردم چنین بیندیشند که آنها با پذیرش عقیده، به نوعی یگانگی با گروه رسیدهاند و این یگانگی به آنها امنیت و قدرت میدهد و اگر کسی با عقیدهٔ جمع مخالفت کند، از آن روح امنیت و قدرت محروم خواهد شد.
۱۰۰بار گفتم زیر دیپلم حرف بزنید ما هم متوجه شیم یه جمله ای بگیم لااقل
دماگوژیسم یا عوامفریبی آن است که شخصی به جای استدلال و اقامهٔ برهان (منطق) برای اثبات یک عقیده، سعی میکند از راه تحریک احساسات و هیجانهای جمعی و توسل به عواطف و جوّ حاکم، نوعی تصدیق جمعی نسبت به نتیجهٔ مطلوب خود به دستآورد، به شیوهای که تک تک مردم چنین بیندیشند که آنها با پذیرش عقیده، به نوعی یگانگی با گروه رسیدهاند و این یگانگی به آنها امنیت و قدرت میدهد و اگر کسی با عقیدهٔ جمع مخالفت کند، از آن روح امنیت و قدرت محروم خواهد شد.
مشهورترین و متداولترین روشهای دماگوژیستها که بخصوص در جوامع عقبافتاده و در میان تودههای سرخورده و تحقیرشده اجتماع بکار بسته میشوند، عبارتند از:
1- نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر.
2- تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز.
3- تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ.
4- خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند.
5- توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان.
6- ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات.
7- القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
مشهورترین و متداولترین روشهای دماگوژیستها که بخصوص در جوامع عقبافتاده و در میان تودههای سرخورده و تحقیرشده اجتماع بکار بسته میشوند، عبارتند از:
1- نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر.
2- تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز.
3- تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ.
4- خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند.
5- توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان.
6- ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات.
7- القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
دماگوژیسم یا عوامفریبی آن است که شخصی به جای استدلال و اقامهٔ برهان (منطق) برای اثبات یک عقیده، سعی میکند از راه تحریک احساسات و هیجانهای جمعی و توسل به عواطف و جوّ حاکم، نوعی تصدیق جمعی نسبت به نتیجهٔ مطلوب خود به دستآورد، به شیوهای که تک تک مردم چنین بیندیشند که آنها با پذیرش عقیده، به نوعی یگانگی با گروه رسیدهاند و این یگانگی به آنها امنیت و قدرت میدهد و اگر کسی با عقیدهٔ جمع مخالفت کند، از آن روح امنیت و قدرت محروم خواهد شد.
"انفجاریترین ناآرامیها احتمالاً در جایی رخ میدهد که راههای اعتراض در حال محدود شدن و توانایی محافظت از جمعیت در برابر افزایش هزینههای زندگی اندک است."
* ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، یا استفاده از ارعاب و سلاح جنگی برای سرکوب؟
مساله این است {12}
"انفجاریترین ناآرامیها احتمالاً در جایی رخ میدهد که راههای اعتراض در حال محدود شدن و توانایی محافظت از جمعیت در برابر افزایش هزینههای زندگی اندک است."
* ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، یا استفاده از ارعاب و سلاح جنگی برای سرکوب؟
مساله این است
بر اساس آخرین گزارش «شاخص ناآرامیهای مدنی» (CUI) خطر ناآرامیهای داخلی در سراسر جهان افزایش پیدا کرده است زیرا کشورهای توسعه یافته و بازارهای نوظهور به طور یکسان با مارپیچ تورم و تحولات ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین دستوپنجه نرم میکنند. بر اساس این گزارش از 198 کشور، 101 کشور در سه ماهه سوم سال 2022 با خطر فزاینده بروز تشنج روبرو هستند. این بیشترین افزایش از زمانی است که شاخص ناآرامی مدنی در سال 2016 ابداع شد.
طی ماههای آینده دولتها در سراسر جهان با یک پرسش حیاتی روبهرو خواهند شد: آیا اعتراضات ناشی از فشارهای اجتماعی-اقتصادی به اقدامات ضددولتی گستردهتر و مخربتر تبدیل میشوند؟
در حالی که بیش از 80 درصد از کشورهای جهان تورم بالای شش درصد را تجربه میکنند، ریسکهای اجتماعی- اقتصادی در حال رسیدن به سطوح بحرانی هستند. ما درباره بشکههای مملو از باروت در سراسر جهان صحبت میکنیم که برای انفجار منتظر یک جرقهاند. اما نمیدانیم که این جرقه از کجا آغاز خواهد شد. انفجاریترین ناآرامیها احتمالاً در جایی رخ میدهد که راههای اعتراض در حال محدود شدن و توانایی محافظت از جمعیت در برابر افزایش هزینههای زندگی اندک است. مهمتر از همه، این همان جایی است که سرمایهگذاران احتمالاً برای خروج سرمایه خود عجله میکنند و دست آسیبپذیرترین دولتها را برای انجام اقداماتی در جهت کاهش خطر ناامنی، بیش از قبل خالی میگذارند.
گرچه محققان وریسک، افزایش خطر ناآرامی ها در سال 2022 را پیشبینی کرده بودند اما گزارش اخیر نشان میدهد جهش مشاهده شده در تحقیقات، «بسیار بدتر» از پیشبینی اولیه بوده است. افزایش تورم بدین معناست که تقریباً نیمی از کشورهای موجود در این شاخص، در کشورهایی با ریسک ناآرامی «زیاد» یا «افراطی» طبقهبندی میشوند.
خیلی از کشورهای خاورمیانه در معرض تحولات رادیکال قرار دارند. در این کشورها انواع نااطمینانی میتواند به سرعت از زمین اقتصاد و محیطزیست به محیطهای دیگر سرایت کند. در گزارش مورد اشاره به دلایل مختلف از جمله ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، ایران در رده کشورهای کم خطر باقی مانده است.
ببین توی شوروی استالین برای پیشبرد اهدافش نظارت پلیسی رو بر مردم افزایش میده و درین راه وسایل بسیار بیرحمانه ای و خشنی رو به کار میگیره مثل پلیس مخفی ، ترورگری و پذیرش اجباری احکام مطلق استالین،بازنویسی و دستکاری تاریخ ،منابع انحصاری خبری و اطلاعات
دقیقا چیزی که توی رمان ۱۹۸۴ بهش اشاره شده
یا جمهوری خلق چین که یکی از قانون های که یک شرکت اجازه تاسیس در اون کشور باید رعایت کنه، اینه که تمام اطلاعات مشتری هاشو در اختیار دولت قرار بده
توی مفهوم بهره کشی در مارکسیسم به عقیده ی مارکس در تقسیم تولید، طبقه ی مالک سهم عمده ای رو به نام حق مالکانه یا سود سرمایه بر میداره و سهم کوچکیشو به تولید گران یا بردگان میده
با کنترل و فریب کاری میشه مثلا جمعیتو کنترل کنی یا ما هر چی داریم میتونه دولت خیلی راحت از ما بگیره با آشوب یا تغییر حکومت بالایی براش اتفاقی نمی افته و فقط دودش توی چشم کسی میره که فریب خورده
بخوام بطور واضح تر بگم اگه توی کشورت نه ، اصلا توی کل دنیا بهترین چیز ها هم تولید بشه این حق همست که بتونن ازش استفاده کنن ولی کی این وسط ضرر میکنه انسان هایی که با مرز بندی کنترل میشن
دماگوژیسم مثبت وجود نداره
ممنونم از توضیحات شما
اما نمیتونه یا نمیخواد بگه
حالا یا منعفتش در خطرِ یا اگه بگه فهمیده نمیشه
درستِ؟
اگه اینجوری باشه
پس دماگوژیسم هم میتونه مثبت باشه هم منفی؟
مردم را چونان رمه
سرگردان و بلاتکلیفی نشون میدن که نیازمند چوپانی ورمه گردان ماهریه تا ضمن تامین حداقل نیاز معیشتی به هرکجا که
صلاح باشه برانه و از
نتیجه این شکل زیستی نیز بهره نهایی رو ازآن خودش کنه
اما نمیتونه یا نمیخواد بگه
حالا یا منعفتش در خطرِ یا اگه بگه فهمیده نمیشه
درستِ؟
اگه اینجوری باشه
پس دماگوژیسم هم میتونه مثبت باشه هم منفی؟
خوب شامم رو خوردم ببخشید دیر شد میریم سر مبحث
ببین توی شوروی استالین برای پیشبرد اهدافش نظارت پلیسی رو بر مردم افزایش میده و درین راه وسایل بسیار بیرحمانه ای و خشنی رو به کار میگیره مثل پلیس مخفی ، ترورگری و پذیرش اجباری احکام مطلق استالین،بازنویسی و دستکاری تاریخ ،منابع انحصاری خبری و اطلاعات
دقیقا چیزی که توی رمان ۱۹۸۴ بهش اشاره شده
یا جمهوری خلق چین که یکی از قانون های که یک شرکت اجازه تاسیس در اون کشور باید رعایت کنه، اینه که تمام اطلاعات مشتری هاشو در اختیار دولت قرار بده
توی مفهوم بهره کشی در مارکسیسم به عقیده ی مارکس در تقسیم تولید، طبقه ی مالک سهم عمده ای رو به نام حق مالکانه یا سود سرمایه بر میداره و سهم کوچکیشو به تولید گران یا بردگان میده
با کنترل و فریب کاری میشه مثلا جمعیتو کنترل کنی یا ما هر چی داریم میتونه دولت خیلی راحت از ما بگیره با آشوب یا تغییر حکومت بالایی براش اتفاقی نمی افته و فقط دودش توی چشم کسی میره که فریب خورده
بخوام بطور واضح تر بگم اگه توی کشورت نه ، اصلا توی کل دنیا بهترین چیز ها هم تولید بشه این حق همست که بتونن ازش استفاده کنن ولی کی این وسط ضرر میکنه انسان هایی که با مرز بندی کنترل میشن
دماگوژیسم مثبت وجود نداره
مثلاً فردی برای کارش دلایل منطقی داره
اما نمیتونه یا نمیخواد بگه
حالا یا منعفتش در خطرِ یا اگه بگه فهمیده نمیشه
درستِ؟
اگه اینجوری باشه
پس دماگوژیسم هم میتونه مثبت باشه هم منفی؟
ما این رو اجازه نداریم بگیم
چون اون لحظه که عصبانی هستیم و تحت فشار،
معتقدیم که توهین میشه به ببعی
مامانم در سال های دور، فقط اجازه داده بود اگه خیلی بهمون سخت گذشت از اینا استفاده کنیم «بی ادب» «بی نزاکت» {h5}
خوشحالم که یه کلمه جدید یاد گرفتم
دماگوژیسم {4}
ما میگیم کله ببعی، مفهوم کاملتری داره
دماگوژیسم به این معنیِ: باور یک ملت رو تغییر میدن و اون هارو وارد جریان هایی میکنن که هیچ سودی براشون نداره
در واقع سر میدوئونن تا به اهداف خودشون برسن
مثلا یکی یه جا بد مدیریت میکنه، چه عمدی و از رو منفعت طلبی یا سهوی
یا هدف خبیثانه ای داره
که به هر حال براش دلایل منطقی نداره
اما به جای آوردن دلایل قانع کننده و حل مسئله،
شروع می کنه به جریان سازی و تحریک، با هر چیزی که مخاطب پسند باشه
درستِ؟
براش دلایل منطقی وجود داره ولی نه برای جامعه
تو خونه ما فحش ممنوعِ
مامانم در سال های دور، فقط اجازه داده بود اگه خیلی بهمون سخت گذشت از اینا استفاده کنیم «بی ادب» «بی نزاکت»
خوشحالم که یه کلمه جدید یاد گرفتم
دماگوژیسم
فقط فهمیدم که
دماگوژیسم به این معنیِ: باور یک ملت رو تغییر میدن و اون هارو وارد جریان هایی میکنن که هیچ سودی براشون نداره
در واقع سر میدوئونن تا به اهداف خودشون برسن
مثلا یکی یه جا بد مدیریت میکنه، چه عمدی و از رو منفعت طلبی یا سهوی
یا هدف خبیثانه ای داره
که به هر حال براش دلایل منطقی نداره
اما به جای آوردن دلایل قانع کننده و حل مسئله،
شروع می کنه به جریان سازی و تحریک، با هر چیزی که مخاطب پسند باشه
درستِ؟
یه وقت زشت نباشه هیچ نظری ندارم در این مورد؟
کلمه به کلمه میفهمما اما مجموع شون یه جوریِ
درس پس میدیم
۱۰۰بار گفتم زیر دیپلم حرف بزنید ما هم متوجه شیم یه جمله ای بگیم لااقل
1- نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر.
2- تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز.
3- تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ.
4- خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند.
5- توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان.
6- ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات.
7- القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
آموزنده است.
سپاس
مشهورترین و متداولترین روشهای دماگوژیستها که بخصوص در جوامع عقبافتاده و در میان تودههای سرخورده و تحقیرشده اجتماع بکار بسته میشوند، عبارتند از:
1- نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر.
2- تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز.
3- تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ.
4- خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند.
5- توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان.
6- ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات.
7- القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
دماگوژیسم یا عوامفریبی آن است که شخصی به جای استدلال و اقامهٔ برهان (منطق) برای اثبات یک عقیده، سعی میکند از راه تحریک احساسات و هیجانهای جمعی و توسل به عواطف و جوّ حاکم، نوعی تصدیق جمعی نسبت به نتیجهٔ مطلوب خود به دستآورد، به شیوهای که تک تک مردم چنین بیندیشند که آنها با پذیرش عقیده، به نوعی یگانگی با گروه رسیدهاند و این یگانگی به آنها امنیت و قدرت میدهد و اگر کسی با عقیدهٔ جمع مخالفت کند، از آن روح امنیت و قدرت محروم خواهد شد.
درسته
* ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، یا استفاده از ارعاب و سلاح جنگی برای سرکوب؟
مساله این است {12}
عنوان بلاگ
"انفجاریترین ناآرامیها احتمالاً در جایی رخ میدهد که راههای اعتراض در حال محدود شدن و توانایی محافظت از جمعیت در برابر افزایش هزینههای زندگی اندک است."
* ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، یا استفاده از ارعاب و سلاح جنگی برای سرکوب؟
مساله این است
هلیا عبداله زاده/ نویسنده نشریه
بر اساس آخرین گزارش «شاخص ناآرامیهای مدنی» (CUI) خطر ناآرامیهای داخلی در سراسر جهان افزایش پیدا کرده است زیرا کشورهای توسعه یافته و بازارهای نوظهور به طور یکسان با مارپیچ تورم و تحولات ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین دستوپنجه نرم میکنند. بر اساس این گزارش از 198 کشور، 101 کشور در سه ماهه سوم سال 2022 با خطر فزاینده بروز تشنج روبرو هستند. این بیشترین افزایش از زمانی است که شاخص ناآرامی مدنی در سال 2016 ابداع شد.
طی ماههای آینده دولتها در سراسر جهان با یک پرسش حیاتی روبهرو خواهند شد: آیا اعتراضات ناشی از فشارهای اجتماعی-اقتصادی به اقدامات ضددولتی گستردهتر و مخربتر تبدیل میشوند؟
در حالی که بیش از 80 درصد از کشورهای جهان تورم بالای شش درصد را تجربه میکنند، ریسکهای اجتماعی- اقتصادی در حال رسیدن به سطوح بحرانی هستند. ما درباره بشکههای مملو از باروت در سراسر جهان صحبت میکنیم که برای انفجار منتظر یک جرقهاند. اما نمیدانیم که این جرقه از کجا آغاز خواهد شد. انفجاریترین ناآرامیها احتمالاً در جایی رخ میدهد که راههای اعتراض در حال محدود شدن و توانایی محافظت از جمعیت در برابر افزایش هزینههای زندگی اندک است. مهمتر از همه، این همان جایی است که سرمایهگذاران احتمالاً برای خروج سرمایه خود عجله میکنند و دست آسیبپذیرترین دولتها را برای انجام اقداماتی در جهت کاهش خطر ناامنی، بیش از قبل خالی میگذارند.
گرچه محققان وریسک، افزایش خطر ناآرامی ها در سال 2022 را پیشبینی کرده بودند اما گزارش اخیر نشان میدهد جهش مشاهده شده در تحقیقات، «بسیار بدتر» از پیشبینی اولیه بوده است. افزایش تورم بدین معناست که تقریباً نیمی از کشورهای موجود در این شاخص، در کشورهایی با ریسک ناآرامی «زیاد» یا «افراطی» طبقهبندی میشوند.
خیلی از کشورهای خاورمیانه در معرض تحولات رادیکال قرار دارند. در این کشورها انواع نااطمینانی میتواند به سرعت از زمین اقتصاد و محیطزیست به محیطهای دیگر سرایت کند. در گزارش مورد اشاره به دلایل مختلف از جمله ظرفیت حل و فصل و ثبات سیاسی، ایران در رده کشورهای کم خطر باقی مانده است.