بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
یاد یار (1)
- تعداد نظرات : 24
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
- نمايش ها : 567
گفتی که می بوسم تورا، گفتم تمنا می کنم
گفتی اگربیند کسی ،گفتم که حاشا می کنم
گفتی زبخت بد اگر ناگه رقیب آید زدر
گفتم که با افسون گری اورا ز سروا می کنم
گفتی که تلخی های می گرنا گوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم
گفتی چه می بینی بگو در چشم چون آیینه ام
گفتم که من خود را دراو عریان تماشا میکنم
گفتی که ازبی طاقتی دل قصۀ یغما می کند
گفتم که با یغماگران باری مدارا می کنم
گفتی که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتی اگرازکوی خود روزی تو را گویم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
گفتی اگراز پای خود ز نجیر عشقت واکنم
گفتم زتو دیوانه تر دانی که پیدا می کنم
دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
ای گل وصل از تو عطرآگین نشد آغوش گرمم
گر چه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی
بر لبش، ای بوسه ی شیرین تر از جان! غنچه کردی
گل شدی، بر سینه ی هم رنگ سیمابم شکفتی
شام ابرآلود طبعم را دمی چون روز کردی
آذرخشی بودی و در جان بی تابم شکفتی
یک رگم خالی نماند از گردش تند گلابت
ای گل مستی که در جام می نابم شکفتی
بستر خویش از حریری نرم چون مهتاب کردم
تا تو چون گل های شب در باغ مهتابم شکفتی
خوابگاهم شد بهشتی، بسترم شد نوبهاری
تا تو، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شراب نور به رگ های شب دوید، بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید، بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید، بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا
به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش که هنگام آن رسید، بیا
به گام های کسان می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید، بیا
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید، بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید، بیا
مرسی:)
سلااااااااااااااااااااااام داداش گلم
ممنونم که دعوتمو قبول کردی
ممنونم از محبتت
خوش اومدی
مرسی محبت کردی اومدی
مرسی داداشم @};-
قربونت داداش قابلی نداشت
پیشکش
{59}
زيبابود
مخصوصااون شعرش كه نوشته بود بي تو مهتاب شبي بازازآن كوچه گذشتم.....
منو يه لحظه بردبه خاطراتم:(
ممنون عزیز از حضور زیبات ممنونم
:(
مرسی گلم که دعوتمو قبول کردی
قشنگه
تشکر از حضور سبزتون
ممنون عالی بود.
دستت درد نکنه ایرن جان
ممنونم داداش گلم
خوشحال شدم بهم سر زدی
ممنونم خانومی
زنده باشی
عالی
مرسی
زیبا بود ممنون
زیبا... ممنون
خیلی با بلاگت حال کردم
مرسی داداشم
زيبابود
مخصوصااون شعرش كه نوشته بود بي تو مهتاب شبي بازازآن كوچه گذشتم.....
منو يه لحظه بردبه خاطراتم
مرسیوووو
قشنگه
ممنون عالی بود.
دستت درد نکنه ایرن جان
تشکر خسته نباشی
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتی اگرازکوی خود روزی تو را گویم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
مرسی
مرسی گلم از حضور سبزت
گفتی که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتی اگرازکوی خود روزی تو را گویم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
مرسی
ممنونم از محبتت
ممنون زیبا بود
مرسی از حضورت
مرسی زیبا بود
لایک
ممنون زیبا بود