دیوار کاربران


ahmad23
ahmad23
۱۳۹۳/۰۱/۲۲

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

morteza10
morteza10
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

باور کن “من” تنهاترین ضمیر دنیاست

و “ او ” خوشبخت ترین ضمیر دنیا چون “ تو ” را دارد . . .

morteza10
morteza10
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

باران بند آمد

ولی نبودن تو همچنان میبارد

باران بند آمد

ولی دوست داشتن تو بند نمی آید .

morteza10
morteza10
۱۳۹۳/۰۱/۱۶

گاهی دلم برای گوشهایم می سوزد

طفلکی ها سکوت را هم باید گوش کنند .

AMIRHOSEIN026
AMIRHOSEIN026
۱۳۹۳/۰۱/۱۳

بسلامتیه دختری که میشنوه عشقش خودکشی کرده خودشومیرسونه بیمارستان اما میبینه چندتا ....جلوتر از اون جلو پذیرش وایسادن و دارن نشونیای عشق اونو به پرستار شیفت میدن و نگرانن که مرده یا خبر مرگش هنوز نفس میکشه .عوضی.