توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
بر دوش غولان
- تعداد نظرات : 22
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۵/۲۴
- نمايش ها : 715
درنگی بر این پرسش که چه چیزهایی از گذشتگان به ما رسیده است؟ و این ادعا
که چیزی وجود ندارد که به ما داده نشده است؛ همیشه آزارم میداد. تا اینکه به
«عصراعتقاد» رسیدم. خداییاش حالا مانده ام این همه نخوت و فخر فروشی ما
بر پیشینیان از برای چیست؟
«ما چون اشخاص کوتاه قامتی هستیم که بر دوش غولان سترگ نشستهایم. بیشتر
از پیشینیان میبینیم و نگاهمان تا فاصله دورتری پیش میرود. اما این امر نه بسبب
تیزبینی خود ما است و نه بعلت بلندی قامتمان، بلکه از این جهت است که ما را
از روی زمین برداشتهاند و تودهای از این جثههای غول پیکر ما را می کِشند .
صفحه ای از پیشگفتار «عصر اعتقاد»
نظرات دیوار ها
هیچ چیز به اندازه ی خودِ ادم وقتی اینجوری دست به چونه است ارزش نداره ..حتی غول ها :دی
از گیاها و حیوونا گرفته تا سنگها و کوهها و آدما
جالب بود {e}
دقیقن ..
ممنون ^_^
در حال باید زندگی کرد.........
با تجارب گذشته ها ونگرش به آینده..
دستاوردهای بشر مجموعه ای از پازل هاست.
دستاوردهای بشر مجموعه ای از پازل هاست.
اینکه بخوای همش خودتو رو دوش غولایی تصور کنی و فکر کنی در مقایسه با اونا یه انسان کوچیکی ، خودش فرصت اظهار نظر وعقیده رو از آدم میگیره
یه چیزی تو مایه های همون از دس دادن اعتماد ب نفس
ب مخت فشار بیار شارلوتی :D
تو میییییتونی :زبون
بحث اعتماد به نفس نیست، ما اینقدر نمی دونیم .. اینقدر که حتی تا چه ارتفاعی می تونیم با اندیشه هامون بریم
که ترجیح میدم احترام بیشتری واسه غول هایی که به یه ارتفاعی رسیدن داشته باشم تا خودم
وگرنه من اعتماد به نفس رو گذاشتم واسه مرحله های اخر..
غولای مهربون :elahi
غول من موقع راه رفتن یه کم خودشو خم میکنه که من از دوشش سر نخورم :elahi
یاد " ممد عجیجم من میترسم " افتادم :d
عکسا خیلی خوبن ♥
^_^
خداروشکر من اون موقع که این متنو خوندم اون جوکُ نخونده بودم
جاکومتی محبوب منه اصن -__-
شما خودتون گلــین
آره ما وامداره گذشتگانیم
از گیاها و حیوونا گرفته تا سنگها و کوهها و آدما
جالب بود
باز من مغز دارم تو همونم ندااااری
همینجا راحتم پررو
مغزت ب اینا نمیکشه بیخیال شو
برو خونتون بی عدب
آدمای موفق اونای هستند که نه گذشته را دور انداختند ونه آینده را انکار می کنند..
در حال باید زندگی کرد.........
با تجارب گذشته ها ونگرش به آینده..
دستاوردهای بشر مجموعه ای از پازل هاست.
اینکه بخوای همش خودتو رو دوش غولایی تصور کنی و فکر کنی در مقایسه با اونا یه انسان کوچیکی ، خودش فرصت اظهار نظر وعقیده رو از آدم میگیره
یه چیزی تو مایه های همون از دس دادن اعتماد ب نفس
ب مخت فشار بیار شارلوتی :D
تو میییییتونی :زبون
ایییش
مگه مجبوری تعقیبم کنی ؟؟؟
غولای مهربون :elahi
غول من موقع راه رفتن یه کم خودشو خم میکنه که من از دوشش سر نخورم :elahi
یاد " ممد عجیجم من میترسم " افتادم :d
عکسا خیلی خوبن ♥
^_^
تو هم که همیشه همه جا هستی
صحیحه ولی نه همش
اینکه بخوای همش خودتو رو دوش غولایی تصور کنی و فکر کنی در مقایسه با اونا یه انسان کوچیکی ، خودش فرصت اظهار نظر وعقیده رو از آدم میگیره
یه چیزی تو مایه های همون از دس دادن اعتماد ب نفس
ب مخت فشار بیار شارلوتی
تو میییییتونی
غول
غولای مهربون
غول من موقع راه رفتن یه کم خودشو خم میکنه که من از دوشش سر نخورم
یاد " ممد عجیجم من میترسم " افتادم
عکسا خیلی خوبن ♥
^_^
قد و قامت اینقدر برای من پر رنگ بوده که تا یه دوره ای هدف و امال و ارزوهام به رسیدن نوک انگشتام به دسته ی درِ یخچال ختم می شد. هنوز هم پر رنگ هست البته. واسه همینه که از یه سال و اندی پیش با خوندن این متن که توی گشت و گذارهای اینترنتی پیدا کردم فکر کردم شیفته ی اون تصویری میشم که روی دوش غول ها سوارمو واسه همین سوار بودن روی دوش غول هاست که هر از گاهی دید متفاوتی دارم.. هر چند اون تصویر کودکانه است و من هنوز نتونستم غول های زیادی رو بشناسم! حتی این کتاب رو هم هنوز ورق نزدم
ترکیب کلکسیون عکس های البرتو جاکومتی و مجسمه هاش هم با این متن، حسابی به مذاقم خوش میاد