دیوار کاربران
0Arta
۱۳۹۳/۰۵/۰۲
مادر همینطور که گریه راه نفسشو بند اورده بود داشت تو کوچه لای خرابه های دیوار خونش که حالا دیگه شبیه خونه نبود دنبال یه تیکه از بدن دختر 9 ساله و پسر 3 سالش میگشت اخه چند دقیقه پیش که رفته بود واسه افطار نون بخره یه موشک اسراییلی دقیقا وسط ارزوهای دورو دراز بچه هاش فرود اومده بود.......... |
|
Amirtaha
۱۳۹۳/۰۵/۰۱
|
|
AZAD
۱۳۹۳/۰۴/۳۱
وقتی طراوت باران |
|
0Arta
۱۳۹۳/۰۴/۲۷
لیاقت میخواهد (شریک) شدن .... |
|
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۴/۲۷
رفیقم: زنگ زده می گه کجایی؟ |
|
0Arta
۱۳۹۳/۰۴/۲۳
کاش میشد وقتی اتاقت و مرتب میکنی |
|
asal100
۱۳۹۳/۰۴/۲۳
♥ ♥ تــــــ ــــ ـــ ــــو♥ ♥ |
|
2ska0171
۱۳۹۳/۰۴/۱۹
یک شبی مجنون نمازش راشکست |
|
peymanr39
۱۳۹۳/۰۴/۰۶
این روزها جای خالی ” تو ” را با عروسکی پر می کنم...همانند توست مرا ” دوست ندارد ”...احساس ندارد! اما هر چه هست ” دل شکستن ” بلد نیست . . . |
|
poua55
۱۳۹۳/۰۴/۰۶
گاهی اوغات حسرت تکراریک لحظه ...........دیوانه کننده ترین حس دنیاست |