بعضیا دوستیشون مثه قرص خوردن میمونه :

هر ۸ساعت یه نفر !

http://www.hamkhone.ir/member/17977/blog/view/101195--/

http://www.hamkhone.ir/member/17977/blog/view/101187/



++5++

گاهی تنها چیزی که یکی دارد "امید" است

آنرا نگیرید...

♥+5♥

صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق

تو دلت سبز ، لبت سرخ ، چراغت روشن

چرخ روزیت همیشه چرخان ، نفست داغ ، تنت گرم ، دعایت با من

روزهایت پی هم خوش باشد

معنی کامنت دخترا
ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!
ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!
ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!
ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!
ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!
ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!
ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!
ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!..

دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه:
چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش!!
منم بگم پاشو بروگمشو کثافت آشغال ناباب
خیلی صحنه آموزنده و ملودرامی میشه!..

روح افسردگي     
در اين مکان تسخيرشده و در زير شنل آبنوسي و بي ماه آسمان بود که درخشش روح موُنثي که در جنگل مي گريست مرا به جانب خود کشاند
سياه ترين کلاغ ها و يخ زده ترين شاخه ها
از تو گفته اند اي الهه ي اين جنگل دلگير.
در حسرت آغوش توام اي روح افسردگي
چهره ي دل ربايت را باز به من بنما
با اثير گداخته و سرشارت افسون ام کن
مرا اغواگرانه به ميان بازوان ات فرابخوان و مرگ جاودان عطايم کن.
 
او با سپيده سخن گفت
کلام اش به زبان باد به نجوا درآمد
و آن گاه سکوت...
ابرهاي پريده رنگ با سپيده وصلت کردند
باران سياه باريد
پرنده ها چهره در پس نقاب پنهان کردند
رنگ فراموش نشدني دريغ او
در دل اين درختان بلوط سوخته است
شب رفت
و من در ماتم اش گريستم.
 
براي واپسين بار زيبايي اش را در دوردست نظاره کردم.
درختان در حالي که باد نفرت انگيز زمستاني بازوان شان را درهم مي پيچيد، بر رداي تيره ي او اشک مي ريختند
او پيش چشمان ام محو و ناپيدا شد.
از آن روز به بعد هزاران پرنده ي نقاب پوش پرواز کرده اند
و باران اندوه هم چنان تا به ابد مي بارد...

 

گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم !
نه لبخندمی زنیم !
نه شکایت می کنیم !
فقط احمقانه سکوت می کنیم . . . !

من حاضرم شرط ببندم اونقدی که تو این چن وقته مردم با آهنگای تبلیغات قر دادن ،
با آهنگای شهرام شبپره قر ندادن !
خودم به شخصه شبی نیست که با آهنگ لوسی لوسی قر ندم

نفرين شده در جاودانگي

My name was written with
نام من نوشته شده بود توسط
Fire in the place you only can see
آتش در جايي كه تو فقط مي تواني تماشا كني
When your time has come
هنگامي كه زمان شما فرا مي رسد
When you walk down in the
زماني كه تو به طرف پايين گام برمي داري در
Land of shadows for eternity
سرزميني سراسر از سايه هاي جاودانگي

The demon flies in the blackened
شيطان در آسمان هاي سياه شده و
Star**همخونه** skies and crawls in
بي ستاره پرواز مي كند و به آرامي مي رود در
The bottom**همخونه** depths of Hell
اعماق نا محدود آتش
The name which will be a
اسمي كه خواهد بود يك
Thousand times cursed in eternity
هزاران بار نفرين شده در جاودانگي

The demon flies in the blackened
شيطان در آسمان هاي سياه شده و
Star**همخونه** skies and crawls in
بي ستاره پرواز مي كند و به آرامي مي رود در
The bottom**همخونه** depths of Hell
اعماق نا محدود آتش
Condemned to wander, until it comes
محكوم به سرگرداني و آوارگي تا زماني كه او بيايد....
To the cruelest snake that crawls
بي رحم ترين ماري مي خزد

در جهان هستی چقدر اثرگذاریم؟
در جهان هستی چقدر اثرگذاریم؟

درون جنگلی یک پشه، لختی فرو بنشست بر شاخه ي درختی

پس از لختی درنگ و استراحت چو برمی خاست گفتی با فصاحت:

درخت پیل تن پیر کهنسال ! که افشاندی به هر سویی پر و بال

اگر سنگینیم شاخه تو افسرد، اگر جسمم تن و جان تو آزرد ،

حلالم کن! ببخشم !عذر خواهم! که قدری خسته ات کردم به راهم

درخت پیر آن گه پاسخش داد: که ای پشه اسیر پنجه باد !

نه وقتی آمدی چیزیم افزود ! نه چون رفتی ز دنیا هیچ کم بود !