بلاگ كاربران


سه داستان کوتاه اما بی نهایت زیبا 

○○ 

روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت ،

این یعنی ایمان...

.......... 

كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت اين يعنى اعتماد...

.......... 

هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداكوك ميكنيم اين يعنى اميد.

.......... 

برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا" را آرزو ميکنم.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Asma62
ارسال پاسخ

Mersi aziz .
Ziba bod

Hanna1414
ارسال پاسخ

تامل برانگیز بود.
تشکر

kavehahmadi
ارسال پاسخ

سپاســ

masopari
ارسال پاسخ

عاااااالی بود

_Emma_
ارسال پاسخ

بسیار زیبا...
ممنون