دیوار کاربران
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۲/۱۵
خدایی به این بشر چی میشه گفت؟؟ |
|
parsik
۱۳۹۳/۰۲/۱۳
حسنک کجایی... |
|
mehdi2191
۱۳۹۳/۰۱/۲۵
یه بار بابام گفت برو چایی بریز، منم گفتم تو نزدیکتری به آشپزخونه تو برو بریز بیار بخوریم! پا شد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری، تو برو بریز بیار بخوریم... |
|
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۱/۲۲
سوگند به روز وقتي نور مي گيرد وبه شب وقتي آرام مي گيرد که من نه تو را |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
رسم رفاقت این است، بارفیق پیر شوی، نه اینکه وسط راه، از رفیق سیر شوی |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
خیلی سخته کسی رو دوست داشته باشی که خودت میدونی که اگه سالهاهم خدا خدا کنی سهم تونمیشه |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
آدم ها چه زود عاشق میشوند..وچه زود پرت میکنند سیب نیم خورده را به هوای سیبی دیگر…. به هوای حوایی دیگر… |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
گوش های سنگین بهانه اند حرف های ما شنیدنی نیست گاهی.. |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
رفته بودیم خواستگاری واسه داداشم دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس باشلوار جین وتیشرت مامانم تو گوشم گفت خوبه والا نه شرمی…نه حیایی…نه…همینجوری داشت میگفت که عروس باچادر از اشپزخونه چایی به دست اومد سلام کرد…هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بود…. |
|
sh30
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
وفادارتر از خدا سراغ ندارم به رسم همین وفاداری است که تو را به او میسپارم. |