دیوار کاربران


mahsa777
mahsa777
۱۳۹۳/۰۳/۱۵

چه سکــــــــوتی دنیـــــــــــا را فـــــــــــرا می گرفت !!!➹

➹اگــــــــر هرکســــــــــــی ➹

➹تنهــــا به انــــــــــدازه ی صــــــــــداقتش➹

➹سخـــــن میگــــــفت ... ➹

mahsa777
mahsa777
۱۳۹۳/۰۳/۱۵

دلـــــم را تهـدید کـردم که اگــر یکــ بار دیگر بهانه ات را گـرفت …
می دهــم دوباره بســوزانیــش … !!!

SoGanD_20
SoGanD_20
۱۳۹۳/۰۳/۱۵

رســيــدن بـــه راســتـی و درســتــی ،

چــنـدان ســخت و پـيـچـيـده نـــيـست . ..

فـقــط کـــافــيـست کـــمـی بـه خــــوی کــــودکـی بـــرگـــرديـم . . !

Mehran58
Mehran58
۱۳۹۳/۰۳/۱۵

سلام
بلاگ زدم:

http://www.hamkhone.ir/member/7995/blog/view/121221

خوشحال می شم ببینید و اگه دوست داشتید استفاده کنید.
موفق باشید

asal100
asal100
۱۳۹۳/۰۳/۱۲

آهاے همیشگے ترینم!
تمام فعل هاے ماضے ام را ببر..
چہ در گذر باشے
چہ نباشے
براے من استمــــــــــــــــــــــــــــــــــــرارے
خواهے بود..
من هر لحظه تو را صرف مے کنم!

asal100
asal100
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

دیونگـــ ــــ ـی هم عالمی داره به خدا!!!

http://www.hamkhone.ir/member/9469/blog/view/119956

دوستای گلم خـــــــــــوشحال میشم سربزنین

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

آنگاه المیترا گفت:با ما از عشق سخن بگوی.
پیامبر سر بر آورد و نگاهی به مردم انداخت' و سكوت و آرامش مردم را فرا گرفته بود.سپس با صدایی ژرف و رسا گفت:
هر زمان كه عشق اشارتی به شما كرد در پی او بشتابید'
هر چند راه او سخت و نا هموار باشد.
و هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید'
و هر چند كه تیغهای پنهان در بال و پرش ممكن است شما را مجروح كند.
و هر زمان كه عشق با شما سخن گوید او را باور كنید.
هر چند دعوت او رویاهای شما راچون باد مغرب در هم كوبد و باغ شما را خزان كند.
زیرا عشق چنانكه شما را تاج بر سر می نهد ' به صلیب نیز میكشد.
و چنانكه شما را می رویاند شاخ و برگ شما را هرس می كند.
و چنانكه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظریف ترین شاخه های شما را كه در آفتاب می رقصند نوازش می كند .
همچنین تا عمیق ترین ریشه های شما پایین می رود و آنها را كه به زمین چسبیده اند تكان می دهد.
عشق شما را چون خوشه های گندم دسته می كند.
آنگاه شما را به خرمن كوب از پرده ی خوشه بیرون می آورد.
و سپس به غربال باد دانه را از كاه می رهاند.
و به گردش آسیاب می سپارد تا آرد سپید از آن بیرون آید.
سپس شما را خمیر می كند تا نرم و انعطاف پذیر شوید.
و بعد از آن شما را بر آتش می نهد تا برای ضیافت مقدس خداوند نان مقدس شوید.

عشق با شما چنین رفتارها می كند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید.و. بدین معرفت با قلب زندگی پیوند كنید و جزیی از آن شوید.

اما اگر از ترس بلا و آزمون' تنها طالب آرامش و لذتهای عشق باشید '
خوشتر آنكه عریانی خود بپوشانید.
و از دم تیغ خرمن كوب عشق بگریزید.
به دنیایی كه از گردش فصلها در آن نشانی نیست'
جایی كه شما می خندید اما تمامی خنده ی خود را بر لب نمی آورید.
و می گر یید اما تمامی اشكهای خود را فرو نمی ریزید.

عشق هدیه ای نمی دهد مگر از گوهر ذات خویش.
و هدیه ای نمی پذیرد مگر از گوهر ذات خویش.
عشق نه مالك است و نه مملوك.
زیرا عشق برای عشق كافی است.

وقتی كه عاشق می شوید مگویید:" خداوند در قلب من است." بلكه بگویید " من در قلب خداوند جای دارم."

و گمان مكنید كه زمام عشق در دست شماست ' بلكه این عشق است كه اگر شما را شایسته بیند حركت شما را هدایت می كند.

عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنكه به ذات خویش در رسد.

اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید'
آرزو كنید كه ذوب شوید و همچون جویباری باشید كه با شتاب می رود و برای شب آواز می خواند.
آرزو كنید كه رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه كنید.
آرزو كنید كه زخم خورده ی فهم خود از عشق باشید و خون شما به رغبت و شادی بر خاك ریزد.
آرزو كنید سپیده دم بر خیزید و بالهای قلبتان را بگشایید
و سپاس گویید كه یك روز دیگر از حیات عشق به شما عطا شده است.
آرزو كنید كه هنگام ظهر بیارامید و به وجد و هیجان عشق بیاندیشید.
آرزو كنید كه شب هنگام به دلی حق شناس و پر سپاس به خانه باز آیید.
و به خواب روید. با دعایی در دل برای معشوق و آوازی بر لب در ستایش او.

از كتاب ‹پیامبر› اثر ارزنده ی جبران خلیل جبران
ترجمه ی دكتر حسین الهی قمشه ای

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

افسوس زندگی جز غم ثمر نداشت
وین روزهای عمر کم پیچ و خم نداشت
دوران کودکی شیرین چون شکر
افسوس کودکی تکرار هم نداشت
دیدیم ناگزیر تلخ است زندگی
گفتند چاره اش در عشق و دوستی ست
گشتیم در پی اش اما اثر نبود
در قلب مردمان جز سنگ حک نبود
این است حکایت یک عمر زندگی
در دل سبوی غم بر تن خمیدگی
اما مسیح وار باید که زنده بود
هر چند مرده است انگار زندگی !

mahsa777
mahsa777
۱۳۹۳/۰۳/۰۹

تو ” را که می آفرید
حواسش پرت آرزوهای “من” بود
شدی همان آرزوی من . .

mahsa777
mahsa777
۱۳۹۳/۰۳/۰۹

ﺁﻏــﻮ ش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ تــو ﺟـــــــﺎ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺍﮔﺮ ﺧـــــــﻮﺏ ﮔـــــــﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑـــــــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨـــــــﻮﯼ
تــو ﺭﺍ ﻓﺮﯾـــــــﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ...
ﻣﺨـــــــﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣـــــــﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑـــــــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﻫﻢ تــوﯾﯽ ...