دیوار کاربران


omid_110
omid_110
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

زمین صبورانه به انتظار قدومت نشسته
و آسمان فرشتگان را به استقبالت می فرستد،
تا بیایی و با عدل بی انتهای خود تشنگان را سیراب کنی
و اشک از چشمان محرومان و ستمدیدگان جهان پاک کنی .
جهت تعجیل در فرج آقای خوبی ها :
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


:::: یا بقیه الله آجرک الله ::::::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
==========================
+++++

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

بلوغ چشمهای آبی من درو کردن نفسهای تکه تکه ی توست

وقتی زیر آوار احساساتم بی اختیار میلرزی.

انار قرمز نیازهای من مدتیست ترک خورده.

بوسه میخواهم بی مقدار.

جنون اندامت را در نبودنت به برکه ی نیازهایم سپرده ام.

آن شب که خدا برجستگیهای صورتی را بر بدنت میتراشید

بهشت لبریز از بهار نارنج بود.

خانه ی کاه پوش غریزه ام پر از نرگس شده

آغوش بی حجاب میخواهم

آری میوه ی ممنوعه ی من مدتیست بالغ شده.

صبا
صبا
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

اصغر فرهادی:
یکی از دوستان تعریف می کرد که در یکی از اتوبوس های ژاپن دوربینی کار می گذارند و می بینند کسانی که سوار اتوبوس می شوند، نفر اول روی اولین صندلی خالی می نشیند، نفر دوم، کنار او و به همین ترتیب تا کل صندلی ها پر می شود؛
در ایران همین تست را انجام دادند و دیدند، نفر اول روی اولین صندلی خالی می نشیند و نفر دوم با بیشترین فاصله روی صندلی خالی دیگر و تنها می نشیند. تا وقتی صندلی خالی وجود دارد، همه تک تک می نشینند تا صندلی های خالی پر شود و کنار دست آنها می نشینند؛ انگار اینجا تا مجبور نباشند حاضر نیستند کنار کس دیگری بنشینند، در مورد تاکسی هم همینطور؛ وقتی روی صندلی عقب نشسته ایم دلمان نمی خواه شخص دیگری کنارمان بنشیند؛ علیرغم اینکه مدعی داشتن یک جامعه ی بسیار مهربان و انسان دوست هستیم، یک نفرت پنهان بینمان وجود دارد؛ اما براستی چرا؟!!!!
بیایید مهربانی را از خودمان شروع کنیم.

miladsj
miladsj
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

+5

2495

sayee
sayee
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

آدم هایی هستند که دلبری نمی کنند،

که حرفهای عاشقانه نمی زنند...

چیز خاصی نمی گویند که ذوق کنی.

آدم هایی که نمی خواهند عاشق کنند؛

اما عاشقشان می شوی!

ناخواسته دلت برایشان می رود...

این آدمها فقط راست می گویند...

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

اَﺯ ﺳـــــــَــــــﺮﺩ ﺑـــﻮﺩَﻧــــــــَـــﻢ ﮔـــِـﻠـﺂﯾــﮧ ﻧـڪـُــــــــטּ...

ﻣــَــ טּ ﺳـــَـــــﺮﺩ ﺷـﺪﻩ ﺍﻡ ﺗــﺂ ڪـﺴــــﮯ ﺩﺭ ڪِـﻨـــﺂﺭﻡ ﻧـﺴــــﻮﺯد...

BackAgain
BackAgain
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

می گویم: روز بخیر
پیرمرد در پاسخم می گوید :عاقبت بخیر
به وجد می آیم از پاسخش ،چه دعایی!!!
من برای او خیری می خواهم به کوتاهی یک روز
او برای من خیری می خواهد به بلندای یک سرنوشت
دوستان خوبم
عاقبت بخیر
+5+

mo26
mo26
۱۳۹۴/۰۲/۰۸


سلام .صبح زیبای بهاری شما سر شار از امید و مهربانی

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

خودش آمده بود که بمیرد

نه سرانگشتانِ پیر من وُ نه دعای آب،

هیچ انتظاری از علاقه به زندگی نبود.

هی تو تنفسِ بی،

ترانه‌ی ناتمام،

تکلمِ آخرین از خلاص!

میانِ این همه پنجره که باز است به روی باد

پس من چرا،

که پیاله‌ی آبم هنوز در دستِ گریه می‌لرزد؟

خودش آمده بود که پَر ... که پرنده

که پنجره باز بود وُ

دنیا ... دور.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۲/۰۸

بانو ببخشيد به من اجاره ميد