توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
ماجرای من و روانپزشک! البته من که نه یکی دیگه
- تعداد نظرات : 14
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۷/۱۲
- نمايش ها : 597
به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان پزشک پرسيدم شما چطور ميفهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب ميکنيم و
يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار ميگذاريم
از او ميخواهيم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر ميدارد... شما ميخواهيد
تختتان کنار پنجره باشد؟
نتیجه گیری :
1. راه حل هميشه در گزينه هاي پيشنهادي نيست.
2. در حل مشکل و در هنگام تصميم گيري هدفمان يادمان نرود .
در حکايت فوق هدف خالي کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادي.
3.همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست.
نظرات دیوار ها
مرسي
ممنوووون
جالب بوود
عجب
نکنه خودت بودی
عالی
http://www.hamkhone.ir/account/blog/comments/30021/
برو ببین
من که چنین بلاگی تو بلاگات ندیدم!
ابی جون این بلاگ من بوده!!!!!!!!!
حالا میخوای تختت کنار پنجره باشه یا نه؟
هه ... باشی گلم ...
mrc
hamin tore
ک اینطوران ...
مرسی.