بلاگ كاربران


با همه ی بی سر و سامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام


طاقت فرسودگی ام هیچ نیست


در پی ویران شدنی آنی ام



دلخوش گرمای کسی نیستم


آماده ام تا تو بسوزانی ام


آمده ام با عطش سالها


تا تو کمی عشق بنوشانی ام


ماهی برگشته ز دریا شدم


تا که بگیری و بمیرانی ام


خوبترین حادثه می دانمت


خوبترین حادثه می دانی ام


حرف بزن ابر مرا باز کن


دیرزمانی است که بارانی ام


حرف بزن حرف بزن سالهاست


تشنه ی یک صحبت طولانی ام

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


hamidrezax
ارسال پاسخ

melodi2014 :
ممنونم

قابل نداشت ملودی جون

melodi2014
ارسال پاسخ

ممنونم