بلاگ كاربران


  • مانتو زرد

  • دختره تعریف میکرد: مانتو زرد پوشیدم رفتم بیرون, یه پسره از جلوم رد شد بهم گفت: شلـه زرد. منم محلش نذاشتم بعد که.یه خورده رفتم جلوتر صدام کرد: خانـــــــــــــوم؟ منم فک کردم میخواد چیزی بپرسه گفتم بله ؟ گفت: پشت کمرت با دارچین بنویس یاحسین...…
  • خدا گوش کن

  • سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون…
  • باز باران

  • باز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگر باز باران بی ترانه دانه دانه بر بام خانه یادم آید روز باران پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سرخورده بودم می دریدم قلب خود را دور می گشتی تو از من با دو چشم خیس و گریان می شنیدم از دل خود این نوای کودکانه پر بهانه زود برگردی به خانه یادت آید هستی من آن دل تو جار می زد این ترانه باز باران باز می گردم …