بلاگ كاربران



کودک شیشه پاک کن


میان ماشین‌ها می چرخید


با دستمالی چرک


به بهانه‌ی پاک کردن شیشه‌ها


اما هیچ کس او را نمی دید ...


هیچ کس سکه‌ای به کاسه‌اش نمی‌انداخت ...


یک روز اتوبوس بی‌حواسی جانش را گرفت


و خیابان به ناگهان


کفاره باران شد


از اسکناس‌های بی‌حاصل ...



"چه تلخ است فقر"


« میدان خراسان / تهران / ایران »






به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !