دیوار کاربران


AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۲/۲۱

پریای نازنین

چه تونه زار می زنین؟

توی این صحرای دور

توی این تنگ غروب

نمی گین برف میاد؟

نمی گین بارون میاد

نمی گین گرگه میاد می خوردتون؟

نمی گین دیبه میاد یه لقمه خام می کند تون؟

نمی ترسین پریا؟

نمیاین به شهر ما؟

شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد-

پریا!

قد رشیدم ببینین

اسب سفیدم ببینین:

اسب سفید نقره نعل

یال و دمش رنگ عسل،

مرکب صرصر تک من!

آهوی آهن رگ من!

rosva
rosva
۱۳۹۳/۰۲/۲۱

بعضی زخــــم ها هســــــت كه هـــــــــر روز بــــایـــد روشونو باز كنــــی

و نـــــــــمـــــــــــــك بپـــــــــــاشــــــــــ ــــی ...

تــــــــا یــــــــــادت نـــــــــــــره كه ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــی آدمـــــــــــــا

نبــــــــــــــــــــایـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـایـــد! ! !

_SahaR_
_SahaR_
۱۳۹۳/۰۲/۲۱

“چیز” است دیگر
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی دلش می خواهد جای خالی تمامی کلمات فارسی را پر کند !


+5

melisa456
melisa456
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

پروردگارا ببخش مرا که انقدر حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم..

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

اعدامـــی لــحظه ای مـــکث کــرد و بـــوسه ای بر طنــاب دار زد
دادســتان گفت:
صـــبر کنید این چــــه کـــاریست ...؟!؟!؟؟
زنــدانی خـــنده ای کــرد و گفت :
بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم ،

ولی آدم ها !!!!! بدجـــور زمــینــم زدن ...

226

nazimaman
nazimaman
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

خدا پرسید : میخورید یا میبرید؟ ومن گرسنه دنیا پاسخ دادم : میخورم .
چه میدانستم لذتها را میبرند و حسرتها را میخورند !

mahmonir123
mahmonir123
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

یه خواهش دارم:واردهر رابطه ای نشین
الکی امیدوارنکنین
الکی دل خوش نکنین
الکی بش نگین ازپیاده روبرو رسیدی تک بزن
الکی اسمشوبالوندی صدانکنین که طرف بگه جوووووووووووووووووووونم
هی نگین موش من خرگوشه منو عشقه منواز این چیزا....
اون داره حرفاتو باورمیکنه
داره بهت وابسته میشه
اما توداری بازیش میدی
نکن عزیزم احساس یه انسان و نابود نکن...
واس تفریح و تیکه کلامت...

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

کاش در گرمای تب دار کویر معنی یخ زدن را می فهمیدی!

آنگاه که دستهایم خالی از آبی برای تشنگیهای توست!

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۲/۲۰

بعضی اوقات دلم می گیرد

وای

از هجمه

این کهنه خیال

restar
restar
۱۳۹۳/۰۲/۱۹

به الهه میگن دوازده تا جوجه داریم ،
هشت تاشو گربه میخوره ، چند تاش می مونه ؟الهه اشک تو چشاش جمع میشه میگه اون دیگه جاشونو فهمیده همشونو میخوره !