برای مدتی طولانی نفس زمستان را حس کردم ...
بوی هیچ خبر خاصی نیست
از نگاه یک همذات پندار دو جانبه که از یک جنون جوانی در تله پاتی موزیک واری آغاز شد او را شناختم..
کاش کسی صدایم را بشنود !!!
انگار متابولیسمی از جنس قارج می لرزد...

گوش هایم بروی ریل و ساز نا کوک هندریکس !!!

خدا كند كسي به صداي من ايمان بياورد
سيبي بچيند و بعد در بهشت
تقسيم كند با خدايي كه مرا كوك ميزند هر روز

قطاري كه از ميان دكمههاي من ميگذشت
دير كرده است
اينجا جنازهها زود پير ميشوند
و دريا
به جشنِ مرگِ ماهيهاست
كه شبها سياه ميرقصد ..
+5
for u

با تمام غــــرور پسرانه ام مینویسم:

گاهی دلـــــم برای صدای دخترونه ات،

"عزیزم" گفتـــــن هایت

تنگــــــ میشود...

♥+5♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
√تموم حرفم ....

http://www.hamkhone.ir/member/6095/blog/view/98234--/

.

اینقدر دیوار بی اعتمادی بلند شده که :

حتی داخل محیط مجازی هم کسی احوالتو نمی گیره

دقت کردین هیچکس بداد سکوت آدم نمیرسه !!!!!

همه منتظرن تا فریاد بشه و

به فریاد آدم برسن !!!!!!!

**********

بلاگ جدیدم : شاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست…

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/98044/

دوست عزیز، نظرات شما همیشه راهگشای بلاگام بوده؛ ممنون میشم این دفعه هم

قبول زحمت کنید * مرسی

درحقیقت مالک اصلی خداست این امانت بهر روزی دست ماست

خوبی که از حد بگذرد

نادان خیال بد کند !

عمر المثنی ندارد.

رفیق بی کلک مادر زن

غم عشقت بیابان پرورم کرد

کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد جاده از افتادگی از کوه بالا میرود

غم کشیدن کار هر نقاش نیست

خدایا دوزخ فرداست پس چرا من امروز می سوزم ؟

گشتم نبود (وفا) نگرد نیست (مردونگی)

از حادثه لرزند بخود کاخ نشینان ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم

همیشه ساده می بازد/همیشه سبزمیخشکد

به هرکسی دل بستم ازم شارژ خواست

به نظر شما این انصافه که عشقت که دوسش داری دوست داره برات دعوتنامه عقدشو بفرسته؟

بسلامتیه دختری که میشنوه عشقش خودکشی کرده خودشومیرسونه بیمارستان اما میبینه چندتا ....جلوتر از اون جلو پذیرش وایسادن و دارن نشونیای عشق اونو به پرستار شیفت میدن و نگرانن که مرده یا خبر مرگش هنوز نفس میکشه .عوضی.

مورد داشتیم به دختره گفتن با دوس پسرت کجا آشنا شدی..؟

گفته تو صف سبد کالا

بابام کتابی اس میده الان زده :سلام آیا میتوانی نان بخری؟ منم براش نوشتم: آری پدر اکنون خود را با سرعت به شاطر خواهم رساند و از وی طلب نان میکنم. پدر چند عدد نان را از شاطر طلب کنم؟ بعد بابام زنگ زد و گفت: کره خر منو مسخره میکنی. اگه جرعت داری بیا خون

کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمیخورین اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده دلت میخواد با کلید درش بیاری !