بلاگ كاربران
***صرفن جهت خنده*** دو روز پیش خالم اینا اومدن افطاری خونه ما. این خاله ما یه دختر داره که تو ازدواج شانس نداره !هر دفعه خواستگار میاد یه جوری میپره! من ک فهمیدم نیم ساعت دیگه میرسن به خونه اطلاع دادم بگن من مشهدم و در جا از خونه زدم بیرون! وقتی ک رسدن خونمون به گوشی دختر خالم زنگ زدم گفتم سلام من الان مشهدم نایب و زیاره شما بعد ی کم احوال پرسی گفتم گوشیمو سمت حرم میگیرم دعا هاتو بکن گف باشه! درجا گذاشتم رو ضبط گوشیمو ببینم چی میگه؟:D اینم از سخنانش^_^: سلام امام رضا جونم خوبی؟امام رضا من ی مشکل بزرگ دارم خواهش میکنم حلش کن!هرچی خواستگار دارم همشون میپرن! ازت ی درخواست دارم.یه ادم با شخصیت و خوب نصیب من بکنی! عاغا اینو ضبط کردم بدو رفتم خونه! دختر خالم که درو باز کرد همونجا ی سکته ناقص کرد!^_^ وقتی نشستیم هی اشاره میکرد نگیا نگیا! من:d سر سفره گفتم میخوام ی دعا قبل غذا خوردن بزارم بگید امین^_^ بقیه هم خیال کردن واقعا دعا هستش! صدای ضبط شده رو گذاشتم!.... در یک لحظه خونه رفت هوا!!!! خالم اینا که داشتن سفره رو میجویدن.خونواده ما هم به زور داشن خودشونو نگه میداشتن!^_^ که ی دفعه همشون شروع کردن ب خنیدیدن=)) جاتون خالی خیلی کیف داد^_^
بامزه بود
ازپسرابعید نیست این کارا
انشاله یک شوهرخوب نصیبش بشه
خیلی بد آبروی کسی را بردن
به قول معروف:
از هر دستی بدی از همون دست می گیری
پس مواظب باش که یکی روزی آبروت نره