دیوار کاربران


kiaaa
kiaaa
۱۳۹۳/۰۲/۱۴

قطار سوی "خــــــــــدا" میرفت.

همه مردم سوار شدند.

اما وقتی به بهشت رسیدند همگی پیاده شدند...

و فراموش کردند که مقصد "خــــــــــدا" بود نه بهشت!

5+

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۲/۱۴

★*☆♡*. ★*☆♡*
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
________♥╗╔╗═ ♫╔
╗╔╦╦╦═♫║║╝╔ ╗╚
╣╔║║║║╣╚♫╗╚╝╔
╝═╩♫╩═╩═╚╝♫═╚
ஜ۩۞۩ஜ YOU ஜ۩۞۩ஜ
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´

erfun18
erfun18
۱۳۹۳/۰۲/۱۲

خدایــــا!
یادت هســتـــــــــ؟دستـشـو گرفتــــــــم آوردم پیشــت گفــتم مــن
فقط همــینو میخــــام؟؟ولــــِ تــو گفتــِ نه صبــر کــن بهتــر ازینو براتــــــــــــ
گذاشـتم کنــار....
منم پامـو کوبیدم زمیـن گفتم نه من فقـط همینو مــِ خوام
و تو آروم تـوی گوشــم گفتــِ ..
آخـــــــه ایـنـکـــــــــــه قــول یــکــِ دیگــــــ رو ازم گرفتــــــه

samuraaee
samuraaee
۱۳۹۳/۰۲/۱۲

یه لب از اون لبای خوردنی میدی ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
جمله علی دایی موقع خریدن رب گوجه فرنگی

تو چرا لبارو غنچه کردی ... استغفرولا

تسبیح منم بیارین بدید

Toska
Toska
۱۳۹۳/۰۲/۱۱

پروردگارا


دوستانی دارم که روزگار فرصت دیدارشان را کمتر



نصیبم میگرداند اما تو خود میدانی که یادشان در



دلم جاوید است٬دوستانی که رسمشان



معرفت٬کردارشان جلای روح و یادشان صفای دل



است٬پس آنگاه که دست نیاز سوی تو بر می



آورند٬پر کن دستانشان را از آنچه که در مرام



خدایی توست


***************************

کوچک تر که بودیم ...

همیشه از تکلیف زیاد کلافه می شدیم ،

اما ...

حالا که بزرگ شده ایم

از این همه بلا تکلیفی

سر در گم هستیم !


**********************

اینـــــــــــــــ کهـــــــــــــــ نامشـــــــــــــــ زنـــــــــــــــــــــــــــــــدگی است

من را کشـــــــتـــــــ

مانـــــده امـــــــ!

آنکه نامش مــــــــــــــــــرگ است با من چه میکند.....




*********************

+++++5+++++


BlueMan
BlueMan
۱۳۹۳/۰۲/۰۸

هنوز هم از بین کارهای دنیا

دل بستن به دلت

بیشتر به دلم میچسبد . . .

±∞±

moricarlo
moricarlo
۱۳۹۳/۰۲/۰۸

چرا تنها
خدا جون وقتي منو نقاشي مي کردي

زيبا نقاشي کردي ؛ممنون

سالم نقاشيم کردي ؛ ممنون

ولي آخه چرا خدا جون تنها نقاشيم کردي؟

BlueMan
BlueMan
۱۳۹۳/۰۲/۰۶

من نمیدونم اینایی که

“آیا” رو مینویثن “عایا”

“آقا” رو مینویصن “عاغا”

“بله” رو مینویثن “بعله”

دغیغا چی رو میخان صابط کنن ؟

اثلا میخام بدونم کدوم نحذط ثواد عاموضی درث خوندن ؟!

±∞±

victt
victt
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

دوتا رو داشتن اعدام می کردن، به اولی میگن آخرین آرزوتو بگو

میگه می خوام خانوادمو ببینم

به دومی میگن تو بگو، میگه نزارین خانوادشو ببینه !

elnaz76
elnaz76
۱۳۹۳/۰۲/۰۳

ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺧﺮﺍﺟﻪ...

ارسال شده در ۱۳۹۳/۰۲/۰۳
0 نظر
نمايش ها: 7
گزارش
چاپ

ﻣﺪﻳﺮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ: ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺧﺮﺍﺟﻪ
ﭘﺮﻭﻧﺪﺷﻮ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﯾﻦ.
ﭘﺪﺭ : ﭼﺮﺍ؟
ﻣﺪﻳﺮ : ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﺎﺭﻳﻢ ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ
ﭼﻴﺰﻱ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.
ﭘﺪﺭ : ﺑﺎ ﭼﻲ؟ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻳﻪ ﺟﻮﺭﻱ
ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻴﻦ ﮐﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﻔﻬﻤﻢ
ﺩﺭﺱ ﻧﺨﻮﻧﺪﻩ ﮐﺘﮏ ﮐﺎﺭﻱ ﮐﺮﺩﻩ
ﺍﺧﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ؟ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺗﺎﺯﻩ
ﮐﻼﺱ ﭘﻨﺠﻤﻪ ﻳﻪ ﺳﺎﻝ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﮐﻪ
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺼﺎﻓﻪ
ﺍﺧﺮﺍﺟﺶ ﮐﻨﻴﺪ؟ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻴﻦ ﭼﻴﮑﺎﺭ
ﮐﺮﺩﻩ؟ ﺍﺻﻼ ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﻣﺪﻳﺮ : ﺑﭽﻪ ﺷﻤﺎ _ _ _ ﺑﭽﻪ ﺷﻤﺎ_ _ _
ﭘﺪﺭ : ﺑﭽﻪ ﻣﻦ ﭼﻲ؟
ﻣﺪﻳﺮ : ﺑﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺳﻂ ﻛﻼﺱ ﺟﻠﻮ
ﺑﯿﺴﺖ ﺟﻔﺖ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ خانم ﻣﻌﻠﻤﺶ ﮔﻔﺘﻪ :
ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﻋﺸﻘﻢ
ﭘﺪﺭ : ﺁه ه ه ه
ﺑﻐﻀﺶ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩ
ﭘﺪﺭ :ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﻣﺪﻳﺮ : ﭘﺸﺖ ﺩﺭ
ﭘﺪﺭ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﺍ
ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺛﺮﻱ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺵ
ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﺳﯿﺎﻭﺵ
ﺍﻣﺎ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﻧﻤﻴﺸﻨﻮﺩ
ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻟﻲ ﻫﺎﻱ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭ
ﻣﻴﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﮐﻴﻒ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎ ﻣﻴﺒﻴﻨﺪ
ﺭﻭﻱ ﮐﻴﻒ ﺭﻭﻱ ﻳﮏ ﺗﮑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :
ﺻﺪﺍﺵ ﺧﻴﻠﻲ ﺷﺒﻴﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ...
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ...