توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
دست بالای دست بسیار است...
- تعداد نظرات : 4
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
- نمايش ها : 394
دست بالای دست بسیار است
> پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید:
«مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟»
> دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم»
> تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از
چند دقیقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار میزش به او گفت: «من روانشناسی
پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده
کردم درست است؟»
> پسر با صدای بسیار بلند گفت:
«200 دلار برای یک شب!!؟ خیلی زیاد است!!!»
> وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند،
پسر به گوش دختر زمزمه کرد
« من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص بیگناهی را گناهکار جلوه بدهم!!»
نظرات دیوار ها
خیلی قدیمی بود ولی خوب بود
حواستون باشه که همه مردها مثل هم نیستند، بعضیهاشون تلافی می کنند
خیلی قشنگه عالیه دمت گرم بابا
ههه.نتیجه اخلاقی با وکیل ها در نیفتین!
مرسی از شما دوست عزیز