دیوار کاربران


parni
parni
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

برای جلوگیری از “پس رفت” ، “پس باید رفت”

هر “چاله ای” ، “چاره ای” به من آموخت...


AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

سبزپوش اسب سوارى...
گوش کن! مى شنوى همهمه دریا را؟
تپش واهمه خیز نفس صحرا را؟
نور، بى حوصله در پنجره مى آشوبد
باز کن پنجره بسته گلدان ها را
واژه ها در شعف شعر شدن مى رقصند
دیدى آنک به افق چرخش مولانا را
شیهه اسب کسى در نفس طوفان است
گوش کن! مى شنوى همه دریا را؟
سبزپوش است سوارى، گل و قرآن در دست
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را
آب مى پاشد، یک مرقد ناپیدا را....یا زهرا(س)

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

زندگی معلم بزرگی است…:
زندگی می آموزد که شتاب نکن.
زندگی می آموزد چیزهایی که می خواهی به آنها برسی وقتی
دریافتشان می کنی می بینی آنقدر هم که فکر می کرده ای مهم نبوده
شاید هم اصلا مهم نبوده شاید موجب اندوهت نیز شده است.
زندگی می آموزد از دست دادن آنقدر هم که فکر می کنی سخت نیست.
زندگی می آموزد همه لحظات تبدیل به خاطراتی شیرین می شوند
بعدا که می گذری و تو در آن لحظه
بی تابی می کردی و این را نمی دانستی.
زندگی زیباست!
صبح قشنگ زمستونیتون بخیروشادی
.

Alireza92
Alireza92
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

+5

Alireza92
Alireza92
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

او که رفت

دیگر

اگر بهتر از او هم بیاید

دیگر او نیست

دیگر رنگ چشمانش جنگلی نیست

و دستهایش ...

و دستهایش نه آنچنان کویری...

دیگر صدایش روحت را فرای سقف خانه نمی کشاند

. و کلامش روح خوابزده ات را آرام نمیکند

آری

همه چیز تنها یکبار اتفاق می افتد

و بعد از آن

هیچ چیز مثل اول نمی شود!

نه

نمی شود...

mahtab11835
mahtab11835
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

1050
تقدیم به شما دوست گرامی

hadel
hadel
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

در خواست های من از خدا

از خدا خواستم تا درد هایم را التیام بخشد ، خداوند پاسخ گفت :

مخلوق خوب من ! هر دردی را درمانی است و این تو هستی که باید درمان درد هایت را بجویی.

از خدا خواستم تا جسم فرزند نا توانم را توانایی بخشد ، خداوند پاسخ گفت :

آفریده من ! ان چه که باید تکامل یابد روح اوست ، جسمش تنها قالب گذرا است .

از خدا خواستم تا به من صبر عنایت کند ،

خداوند پاسخ داد: بنده قدرتمند من ! صبر حاصل سختی است ، عطا شدنی نیست ، بلکه آموختنی است .

از خدا خواستم تا مرا شادی و شعف بخشد ،

خداوند پاسخ گفت: نازنینم ! من به تو موهبت بسیار بخشیدم ، شاد بودن با خود توست.

از خدا خواستم تا رنجم را کاستی دهد ،

خداوند پاسخ گفت : مخلوق صبورم ! بهای رنج تو دوری از دنیا و نزدیکی به من است .

از خدا خواستم تا روحم را شکوفا سازد ،

خداوند پاسخ گفت : پرورش روح تو با تو ، اما آراستن آن با من.

از خدا خواستم تا از لذایذ دنیا سرشارم سازد ،

خداوند پاسخ گفت : من به تو زندگی بخشیدم ، بهره مندی از آن با تو .

از خدا خواستم تا راه عشق ورزیدن را به من بیاموزد ،

خداوند پاسخ گفت: اشرف مخلوقات من ، بالاخره در یافتی که از من چه بخواهی.

به خاطر داشته باش که در مسیر عشق ورزیدن به من ، به مقصد دوست داشتن دیگران خواهی رسید.

marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

+5

آرش
آرش
۱۳۹۳/۱۲/۱۴


nanadi
nanadi
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

یــآدتـــ را از مــن نـگـیـر...
بـگـذار مـن هـم مـثـل سـهـراب بـگـویـمــ...
دلــخـــوشـی ها کـمــ نـیـسـتـــ...