دیوار کاربران


Asma62
Asma62
۱۳۹۳/۱۲/۱۵

نمیدونم شنیدین یا نه!
میگن وقتی اسب بخواد از رودخونه یا رود رد بشه
اول آب رو گل آلود میکنه بعد رد میشه
میدونین چرا؟
چون تصویر خودشو تو آب میبینه
و تحت هیچ شرایطی پاشو رو اون تصویر نمیذاره
چون فکر میکنه ک هم نوعه خودشه تو آب
در حالی ک یه عکس بیشتر نیس...!
اونوقت ما آدم ها
ک ادعامون میشه ک اشرف مخلوقاتیم
رو دلمون، خودمون، شخصیتمون، احساسمون و کسانی ک دوستمون دارن و شاید دوستشون داریم
خیلی ساده پا میذاریم و رد میشیم!

tanhaa21
tanhaa21
۱۳۹۳/۱۲/۱۵

زنــــدگــی مثل چــای درست کـردن میـمانـــد:
خـــودبینی ات را بـجــــوشـان،
نـگـرانـی هـایت را تبـخیـر کـن،
غــم هـــایــت را رقـیـــق کـن،
اشتبـاه هــایــت را از صــافی بــگـــذران
و آنــوقت طعــم خــوشبـخـتـی را بــچــش …!

5+

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۱۲/۱۴


(+5)

X_REZA_X
X_REZA_X
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

************************

رفت …

تو را به خدا سپرد و خودش را به دیگری !

************************

❺ ღ ®


shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

هیچکس نباید در باره شما قضاوت کند چون آنچه او شنیده است هرگز آن چیزی نیست که شما گذرانده اید

هنگام شادی همه دوستتان دارند اما درسختی است که می فهمید چه کسانی واقعا دوستتان دارند

من می توانم بر تمامی آنهایی که می خواهند من شکست بخورم ثابت کنم که پیروز می شوم

خاطراتم را با خود جابجا نمی کنم بلکه آنها ر برای رد شدن زیر پا میگذارم

من به قلبم افتخار میکنم بسیار به آن سختی و مشکل وارد شد اما هنوز هم بخوبی کار میکند

باید خوب و بد دنیا را پذیرفت وقت ناراحتی صبور بود و بدانید که زندگی میگذرد

هرگز افسوس گذشته را نخورید آدمها تغیر میکنند و زندگی همیشه در جریان است

marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

یه چیزجالب!!!

در دوران هخامنشیان سال کبیسه وجود نداشت همیشه اسفند ماه 29 روز بوده،
در تقویم آن زمان هر چهار سال یک روز ذخیره میشد
و طی 120سال یک ماه ذخیره داشتند که آن سال را بجای 12ماه،13 ماه اعلام میکردند،
در ماه سیزدهم هیچکس کار نمیکرد همه با خرج حکومت جشن میگرفتند
بنابراین مردم در حق هم دعا میکردند که 120سال عمر کنند تا حداقل یک جشن یک ماهه را ببینند.!!!
(فلسفه ى ایشالله 120 ساله شى)

melodi2014
melodi2014
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک
آسمانِ آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید

عطر نرگس، رفص باد
نغمۀ شوق پرستوهای شاد
خلوتِ گرم کبوترهای مست

نرم‌نرمک می‌‌رسد اینک بهار
خوش به‌حالِ روزگار

خوش به‌حالِ چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به‌حالِ دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به‌حالِ غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به‌حالِ دختر میخک که می‌خندد به ناز

خوش به‌حالِ جام لبریز از شراب
خوش به‌حالِ آفتاب

ای دلِ من گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمی‌پوشی به کام
بادۀ رنگین نمی‌بینی به‌ جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌باید تُهی‌ست
ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای‌ دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفت‌رنگش می‌شود هفتاد رنگ

فریدون مشیری
از مجموعۀ «ابر و کوچه»

+5

amir_sakett
amir_sakett
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

این دنیا ارزش نداره،خودتو اذیت نکن!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بقیه رو اذیت کن

یک حالی میده

babk
babk
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

نامه عاشقانه خداوند به تمام بندگان”

سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
ضحی ۱تا ۳

افسوس که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی
یس ۳۰

و از تمام پیامهایم روی برگرداندی
انعام ۴

و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
انبیا ۸۷
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری
یونس ۲۴

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
حج ۷۳

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی
احزاب ۱۰

تا زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری ، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن

siamak
siamak
۱۳۹۳/۱۲/۱۴

اسم بچه های نسل آینده :
شیدا فتو آپلودیان
مرجان فتوشاپ نژاد
رضا فیسبوکچی
الهام تگ زاده
میر کامنت الله بِلاک زاده
مهسا شِیر زاده
مجید لایک پور
زهرا ریموو تگ نیا
ساسان پوک باز
دلارام فرند ریکویست پور
مرتضی میر اکسپت نیا
اردشیر دی اکتیو نیا !