دیوار کاربران


siamak
siamak
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

توالت پارک بودم، رو درش نوشته بود سـمت راست روببین
سمت راست نوشته بود سمت چپ رو ببین
سمت چپم نوشته بودسقف رو ببین
رو سـقف هم نوشته بود موقع دستشویی هم میشـه ورزش کرد…!!
یعنی خلاقیتش داغونم کرد

siamak
siamak
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

همه از مرگ میترسن
من از این جمله که :
بسته اینترنت شما رو به پایان است

siamak
siamak
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

تو خیابون افتادم دنبال یه دختره ، هی تحویل نمی گرفت

گفتم یه نگاه بنداز شاید پسندیدی حالا بعد کلی اصرار برگشت

گفت : بابا من دوسته دوست دخترتم…

همون اول که پیشنهاد دادی شناختمت

و هیچ علاقه ای ندارم رابطتون بهم بخوره ، برو بهش چیزی نمیگم ….

یه لحظه جا خوردم …..!

گفتم جدی تو دوستشی؟؟…

یه پوزخندی زدو گفت : پس دوست دختر داری افتادی دنبال یکی دیگه!؟؟

برو بچه جوون برووو …..

نامردا خیلی موزی شدن حواستون باشه یه دستی نخورین

دختر نیستن اینا که عمروعاصن!!

hanisa
hanisa
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

آرامش تحفه ای گرانبها
با رنگ عشق است
از جانب خدا
به زیبااندیشی تو
امشب این هدیه را
برای شما دوست
نازنین آرزومندم

شبتون بخیر و پر از آرامش


hanisa
hanisa
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

خدا کند یه اتفاق خوب بیافتد
وسط زندگیمان!
اری همينجا
وسط بی حوصلگی های روزانه مان
نگرانی های شبانه مان
وسط زخمهای دلمان
انجا که زندگی را هیچوقت زندگی نکردیم
یک اتفاق خوب بیافتد
انقدر خوب
که خاطرات سالها جنگیدن وخواستن ونرسیدن از یادمان برود
انگونه که یک اتفاق خوب همین الان همین ساعت
همین حالا!
از پشت کوهای صبرمان طلوع کند
طلوعی که غروبش
غروب همه ی غصه هایمان باشد
برای همیشه...


0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

لحظه های کنار هم بودن
به عمر اضافه میشن
باقی لحظات به سن

+5

آرش
آرش
۱۳۹۵/۰۶/۲۱


hanisa
hanisa
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

عید قربان
با نماز و عبادتش
با ذکر و دعایش
با قربانى وصدقات واحسانش
بسترى براى جارى ساختن
مفهوم عبودیت وبندگیست
این عید بندگی
پیشاپیش بر شما مبارک


hanisa
hanisa
۱۳۹۵/۰۶/۲۱

آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند جور دیگری زندگی
می کنند،شاد وخوشبخت و کم اشتباه خواهند بود،فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند،
محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدم ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم...


hesammo
hesammo
۱۳۹۵/۰۶/۲۰

ین مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است

کـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده است

مثــل من باغچـــــه ی خانــه هـــــم از دوری تــــو

بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است

بس کـــه هر تکــه ی آن با هوسی رفت ، دلم

نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است

بی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کرد

خبـــــر از آمدنت داشت کـــه پنهان شده است

عشق مهمان عزیزی ست که با رفتن او

نرده ی پنجره ها میله زندان شده است

عشق زاییده ی بلـــخ است و مقیم شیراز

چون نشد کارگر آواره ی تهران شده است

عشــــق دانشـــکده تجــــربـــــه ی انسانهـــاست

گر چه چندی ست پر از طفل دبستان شده است

هر نو آموختــه در عالـــم خود مجنون است

روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است

ای که از کوچـــه معشوقـــه ی ما می گذری

بر حذر باش که این کوچه خیابان شده است