دیوار کاربران


Farmo
Farmo
۱۳۹۷/۱۲/۲۲

سلام ممکنه افتخار آشنایی داشته باشم

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۵/۰۵/۳۰

می‌خواستم دنیا را عوض کنم

دنیا عوض شد

اما کار من نبود



می‌خواستم انسان را دگرگون کنم

انسان‌ها دگرگون شدند

نه آن‌گونه که من می‌خواستم



حالا دیگر

فقط می‌خواهم

تو را نگه‌دارم

همان‌گونه که بودی

بی هیچ تغییری

پیچیده در رویاهای کاغذی‌ام



و تو

می‌دانم

عوض نخواهی شد

همان‌گونه که بودی

گریزپا

پرطغیان و تغیّر

ویران‌گر

رودخانه‌ی آتش...!

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

چهارشنبه ایستاده
اینجا

هنوز در میانه در...
نمی داند
تمام شده و رفته

یا هنوز می تواند
زخم بزند

جای نبودنت را
در قلبم

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

فقط دوری نیست که ...
دل ادم رو میسوزونه ...
بودن ...
ومال تو نبودن ...
دردش بیشتره ...

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

مدت هاست می خواهم بگویم:
دوستش دارم
اما . . .
شما که غریبه نیستید
رویش را ندارم
می خواهم بگویم:
عاشق چشمانت شده ام
اما
شرم می کنم
می ترسم بگویم بودنت حالم را خوب می کند
صدایت. .زیباترین آهنگ شب هایم می شود
می ترسم بگویم
او هم ماندنی نباشد
آدم ها را که می شناسی
تا بوی دوست داشتن به مشامشان می رسد
هنوز نیامده
هوای رفتن به سرشان می زند..."

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

چند روز ، فرصت خوبیه برای تامل در روزهای رفته و معمای روزهای مانده .

سفیدی دور و بر و لباسهای متحد الشکل سفید

چکهای مکرر و غذاهای ساده .

استراحت مطلق و فرصت برای خواندن کلی کتاب نخوانده

مطالعه و چت با دوستایی که ازت خبر دارند و تو محیط مجازی با هم در ارتباطند

راستی هر روز که از عمر میگذره باید مواظبت آدم از خودش بیشتر باشه .

دلتنگی های خونه و خانواده

شاید دود اسفند ضررداشته باشه ولی بودنش بهتر از نبودنشه


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

دیگه دل
مث قدیم
عاشق و شیدا نمی شه
تو کتابم
دیگه اونجور چیزا پیدا نمی شه .

ذکرچند روزه ی دلم شده همین شعر شاملو .

شاید خاصیت شهریور باشه یا این دل که هنوز فکر میکنه با عشق میشه زندگی کرد .

باز هم سنگینه این قفس

مثل هوای اینجا .

کاش یه جای دیگه بود و هوای دیگه و دل دیگه .


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

اینبار مینوسم . برای تو . تویی که توی خود منی . با منی و دور از منی . کنارمی و مثل سایه با منی و هیچ وقت نتونستم دو کلام باهات حرف بزنم .سعی میکنم بنویسم تا حرفی توی دلم نمونه . حرفی نمونه که جای توی بیگانه با من رو تنگ کنه .مینویسم تا نوشته هام پیشت بمونه و راجع بهش فکر کنی. البته اگه بخوای با هم تاملی داشته باشیم .

چی صدات کنم ؟

-غریبه ؟ آشنا ؟ تو ؟ من ؟

- چرا همیشه تو اونور جوی بودی و من اینور .

- چرا همیشه در برابر رنگهای من ، تو همیشه سیاه بودی ؟

- چرا هیچوقت صدایی نداشتیکه من بشنوم ؟

- چرا اینقدر بیگانه ؟

- چرا فقط پاهات با پاهام همیشه همراه بود ؟

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸

- چقدر باید یادم باشه .

- چقدر چیزهای زیادی باید یادم باشه .

- باید یادم باشه درد دل نکنم .

- باید یادم باشه سرم رو محکم ببندم تا سرم نشکنه از خوردن درد دل ها تو سرم .

- باید یادم باشه خنده کنم به همه .

- باید یادم باشه ناراحت نشم از نامردمی آدمهای دور برم .

- باید یادم باشه پیش کسی اشک نریزم .

- باید یادم باشه صیغه ی محرمیتم رو با آغوش همه باطل کنم .

- باید یادم باشه خون دل خوردن بهتراز سبک شدن و حرف زدن با کسیه که موقع بحران دهن باز میکنه .

- باید یادم باشه دل ندم به هیچ دلی .

- باید یادم باشه همه ی آدمها تا وقتی باهات هستند که نیازی بهشون نداری .

یادم باشه تیتر کنم تمام این یادم باشه ها رو


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸

خیلی چیزها هست که اگرچه به ظاهر بهم ربط ندارند ولی اسم یکیش که بیاد ، اون یکی هم وسط میاد .

باران و دلتنگی از همون چیزهاست .

باران و پیاده روی

باران و چترهای بسته

باران و اشک

باران و یاد خاطرات کردن

باران و تو