138

ﺣﺎﻻ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﺑﺎﺯﯾﻬﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ...

ﺯﻭﻭﻭﻭﻭ ： ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻧﻔﺲ ﮔﯿﺮ !

ﺍﻻﮐﻠﻨﮓ ： ﺩﯾﺪﻥ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎ !

ﺳﺮﺳﺮﻩ ： ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺭﺍﺣﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻥ !

ﮔﻞ ﯾﺎ ﭘﻮﭺ ： ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ !

ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ： ﺗﻮ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﻣﻮﻧﺪﻡ !!!

+5

بعضیا رو باید همون شب اول مامانشون میخورد

قبول داری!
هه

دنیای عجیبی ست‏!
اینجا لبخـند را هم ،بایــد زد..!

دستهایت را بی بهانه به من بسپار،

روی یک ریل با من همقدم شو،

تو آن سو من این سو،

می خواهم عاشقانه تا انتهای ریل با تو باشم.

می دانم یک ریل همیشه یک خط موازیست،

می دانم تقاطع ندارد،

می دانم جفت شدنی در کار نیست،

من فقط به این دلخوشم

که قراراست به موازات تو قدم بردارم..

آقا ما “صرفا جهت اطلاع و فاقد هرگونه ارزش”
؛ شما “کپی برابر اصل ، ثبت با سند برابر است”
.

5+

بر لبه ی پرتگاهی ایستاده ام

که در بی نهایتش ... صدایم می زنی

مثل همیشه ... با همان نوای آرامش بخش

که آنرا با دنیا عوض نمی کنم ..

باد، بوی عطرت را برایم به ارمغان می آورد

خاطرات با تو بودن رژه می روند

مقابل چشمانم

و چه زیباست:

سقوط آزاد... در آغوش تو!

باران می بارد !
به حرمت کداممان ؟
نمی دانم !
همین اندازه می دانم که صدای پای خداست !
شاید دلی در این حوالی گفته باشد
دوستت دارم

+5

وقت بخیر

http://www.hamkhone.ir/member/78221/blog/view/194696/

1......1

ممنون میشم سر بزنید