دیوار کاربران


amir6565
amir6565
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

هنوزم به یه معجزه دلخوشم

گـــــــره های کور منو باز کـن

منو نه به چشم گناهـای من

به چشم خـــدایی برانداز کن

شبیه دستت ندیدم هنــــــوز

کــــــــه دلتنگیامو نوازش کنه

خــــدا پاک کن اشکمو،حالمو

نزار گریه بیشتر خرابش کنــه

amir6565
amir6565
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

دیده ام خیره به ره ماند و نداد

نامه ای تا دل من شاد کند

خود ندانم چه خطائی کردم

که ز من رشته الفت بگسست

در دلش جائی اگر بود مرا

پس چرا دیده ز دیدارم بست

هر کجا می نگرم باز هم اوست

که بچشمان ترم خیره شده

درد عشقست که با حسرت و سوز

بر دل پر شررم چیره شده

گفتم از دیده چو دورش سازم

بی گمان زودتر از دل برود

مرگ باید که مرا دریابد

ورنه دردیست که مشکل برود

تا لب بر لب من م لغزد

می کشم آه که کاش این او بود

کاش این لب که مرا می بوسد

لب سوزنده آن بدخو بود

می کشندم چو در آغوش به مهر

پرسم از خود که چه شد آغوشش

چه شد آن آتش سوزنده که بود

شعله ور در نفس خاموشش

شعر گفتم که ز دل بردارم

بار سنگین غم عشقش را

شعر خود جلوه ئی از رویش شد

با که گویم ستم عشقش را

مادر، این شانه ز مویم بردار

سرمه را پاک کن از چشمانم

بکن این پیرهنم را از تن

زندگی نیست بجز زندانم

تا دو چشمش به رخم حیران نیست

به چکار آیدم این زیبائی

بشکن این آینه را ای مادر

حاصلم چیست ز خود آرائی

در ببندید و بگوئید که من

جز او از همه کس بگسستم

کس اگر گفت چرا؟ باکم نیست

فاش گوئید که عاشق هستم

قاصدی آمد اگر از ره دور

زود پرسید که پیغام از کیست

گر از او نیست بگوئید آن زن

دیرگاهیست، در این منزل نیست

saeghe
saeghe
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

182



AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

http://www.hamkhone.ir/member/39551/blog/view/145661--/

چرا ایرانیها؟؟؟؟؟؟؟چرا آمریکاییها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودال میریزد،

مرواریدی صید نخواهد کرد.

من

پری گوچک غمگینی را

میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد

و دلش را در یک نیلبک چوبین

مینوازد آرام، آرام

پری کوچک غمگینی

که شب از یک بوسه میمیرد

و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.

SADEH_9337
SADEH_9337
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﻨﻮﻁ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎ
ﻧﮑﻦ .. ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯼ
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺗﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﯿﺎﺑﯽ ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺧﻄﺎﺏ ﻧﮑﻦ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﯿﺎﻻﺗﯽ
ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ .. ﻫﻮﺍ ﺑﺮﺷﺎﻥ
ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ...
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ ﺟﺎﯾﯽ
ﺑﺮﺍﯼ
ﮐﺸﻒ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﯼ .. ﺁﺩﻣﻬﺎ ﮐﻪ
ﻣﻬﻢ ﺗﻠﻘﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﺗﻐﯿﯿﺮﺕ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ . ﺁﻥ ﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺩﻭﮔﺎﻧﮕﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ .
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ
ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ..
ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺯﯼ ﺁﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺷﻮﯼ
ﻣﮕﺬﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺑﺎﺷﺪ ..
ﺑﺎ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺕ،،ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ
ﮐﻦ ..
ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﭘﻨﺎﻩ ﻧﺒﺮ
ﻫﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ، ﺭﻧﺠﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ .
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ
ﺗﺮﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩ
ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ...
ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭﺍﺯ ﻧﮑﻦ
ﺗﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﯼ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯽ
ﮐﺴﯽ ﺍﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﻣﺎﺩﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ
ﺑﺎﺷﯽ

SADEH_9337
SADEH_9337
۱۳۹۳/۰۶/۱۷

یکی باس باشه
یکی که، وقتایی که دلت از همه دنیا گرفته
وقتی گریه امونِـتو بـــــریده
وقتی اونقدر پریشونی که سرِ همه که هیپچ ، سر ِخودتم داد می زنی
بیاد ، بشینه پیشت
تو چشات زل بزنه
بگه:
چته،کسی ناراحتت کرده ؟
هیچی نگی
بازوهاتو محکم بگیره
بگه با توامــــا
نگاش کنی و بگی :
نه؛هیچکی
برگرده بگه :
هیچ کیو درد ، هیچ کیو کوفـــــت
مات و مبهوت بمونی ... چشمات گِرد بشه ...
دهنت وا بمونه همین طور
اونوقت بگه
آهــــــــــان حالا شد ،
تازه شدی عین خودِ دیونه ی دوست داشتنیت
توام برگردی بهش بگی
اینطوری ِ دیگه آره ... !؟
بگه اهـــــــــوم اینطوریاس
بگی
اَصلَنِشَم می دونی چیه ؟
اداتورو در بیاره بگه
چــــی ِ هـــــان ؟
بگی :
چه خوبه که دارمِـت
مـــــرسی که هستی ...
_

باور کن جانم
برایِ تا همیشه بودنِ کنارِ هم
باید باشی کنارش
باید حواست خوب باشه
بایـــــــد ....

SADEH_9337
SADEH_9337
۱۳۹۳/۰۶/۱۷

تکیه گاه که می شوی
فراتر از یک کوه باید باشی
باید باشی هرکجا
حتی در انتهایِ یک خیابانِ باران خرده
از سیلِ اشکهایش
که بی پناه می شود
و آغوشِ هیچ رهگذری را
محرمِ خستگی هایش نمی داند
ببیند تو را
تا تو قدمهایش را یکی دو تا بردارد
خودش را رها کند میانِ بازوانت
باید باشی
حتی میانِ خنده های بلندش
حتی میانِ شلوغی هایِ هرروزه
تکیه گاه که می شوی
مرد و زن ندارد
باید همه ی دنیا را
از بودنت
محکم بودنت
برایِ " او "
بودنت
آگاه کنی ... !!

SADEH_9337
SADEH_9337
۱۳۹۳/۰۶/۱۷

نقلِ ناموس و غیرت نیست
حرف حرفِ مردونگی و مرام !
یه زمانی مرد بود و حرفش
یعنی بعدِ خدا می شد رو حرفِ مرد حساب کرد
که اخم می کرد
اما دلش رحمِ دلبستگی هاشو و بی رحمِ بدخواهاشون بود !
حرف حرفِ عشقم و عزیزم گفتن نیست
مرد باید وقتی اسمتو صدا می کنه
قند تویِ دلت آب بشه
وقتی نگات می کنه از عشقِ تو چشماش رو بگیری از خجالت
نقلِ اتو کشیدگی نیست
مرد و باید از خستگی هاش فهمید ... !!

anisa19
anisa19
۱۳۹۳/۰۶/۱۶

من عاشقانه دوستش داشتم، و او عاقلانه طَردم کرد… منطق او، حتی از حماقت من، احمقانه‌تر بود!
www.SMSOJOK.com