بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    ▒ ♨♨♨♨♨ ▒

  • تعداد نظرات : 15
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۴/۲۹
  • نمايش ها : 414

 

 

    

 

    

 

    

 

    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آه زمستان بود

زمستانی که پوستینش را بر من می افکند

و من از سرما و دلتنگی هیچ هراسی نداشتم

و تو نجوا میکردی:

دست هایت را بیاور

گیسوانم اینجاست.. 

 

 

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


hossein0011
ارسال پاسخ

فوقالعاده با احساس بود ..ابجی ممنونم

o__O
ارسال پاسخ
شـــوالیـه
ارسال پاسخ
rain_gh
ارسال پاسخ

در غروب رفتن تو خنده هايم را شکستم
من براي اولين بار اشکهايم را گسستم
باورم هرگز نميشد تو چنين نامرد باشي

باورم هرگز نميشد چون يخ اما سرد باشي

زير باران جدايي تو برايم قصه خواندي من برايت شعر گفتم

در دل اما تو نماندي در غروب رفتن تو من شدم تنهاي تنها توي کوچه زير بارون قلب
من رسواي رسوا بي تو اي نامهربانم دل به دريا ميسپارم من براي بازگشتت
"مرسی"

sara22
ارسال پاسخ

merc aji

(:
ارسال پاسخ

عالی

مرسی

dina21
ارسال پاسخ

mer30

00arminkarimi
ارسال پاسخ

عه عکساش باز شد
با عکس خیلی خیلی قشنگتر شد

00arminkarimi
ارسال پاسخ

بدون عکس هم قشنگه
مرسی
طراخی بی نظیری داره

7mohamadreza
ارسال پاسخ

سهیلام قشگه
دستت درد نکنه

7mohamadreza
ارسال پاسخ

آروم چشاتو ببند ...

ی نفر برای همه نگرانی هات بیداره...

ی نفر ک از همه زیبایی های دنبا تنها تورو باور داره..

Fardin1995
ارسال پاسخ
_Soheyla
ارسال پاسخ

na dadash frdin bazm kharabe

_Soheyla
ارسال پاسخ

inm shod site!biemkanat

Fardin1995
ارسال پاسخ

الان درست شد

عالی

نه درد دستت.........20