دیوار کاربران


shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

تو دختـــر شـــدی نـــه بـرای در حســـرت مـانــدن یـک بوســــه!

بــرای خــلـق بـوســه ای از جـنـس آرامــــش...

تو دختـر نشـدی کــه هـمخـواب آدم هــای بـیخـواب شــوی!

دختـر شـدی کـه بـرای خـواب کـسی رویـــا باشــی...

تو دختـر نشــدی کـه در تنهـایــت حســرت آغوشـی عاشقــانه را داشتــه بـاشــی!

دختــر شــدی تـا آغــوشـی در تنـهایــی عـشقــت باشـــی...

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

Summer '68

Would you like to say something before you leave
Perhaps you'd care to state exactly how you feel
We say goodbye before we've said hello
I hardly even like you, I shouldn't care at all
We met just six hours ago, the music was too loud
From your bed I came today and lost a bloody year
And I would like to know, how do you feel
How do you feel
Not a single word we've said, the lights stay without fears
Occasionaly you showed a smile but what was the need
I felt the cold far too soon in the world of ninety-five
My friends they're in the sun, I wish that I was there
Tomorrow brings another town, another girl like you
Have you time before you leave to greet another man
Just to let me know, how do you feel
How do you feel
Goodbye to you
Shall it bring girls due
I had a love for one day
edit by parham_metalhead

mehrdad20
mehrdad20
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

حالمان بد نیست غم کم می خوریم
کم که نه، هرروز کم کم می خوریم

آب می خواهم سرابم می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب
از چه بیدارم نکردی آفتاب؟

خنجری بر قلب بیمارم زدند
بیگناهی بودم و دارم زدند

سنگ را بستند و سگ آزاد شد
یک شب داد آمد و بیداد شد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام
تیشه زد بر ریشه اندیشه ام

عشق اگر این است مرتد می شوم
خوب اگر این است من بد می شوم

بس کن ای دل نابسامانی بس است
کافرم دیگر مسلمانی بس است

در عیان خلق سر در گم شدم
عاقبت آلوده مردم شدم

بعد از این با بی کسی خو می کنم
هر چه در دل داشتم رو می کنم

من نمی گویم دگر گفتن بس است
گفتن اما هیچ نشنفتن بس است

نیستم از مردم خنجر به دست
بت برستم بت برستم بت برست

بت برستم بت برستی کار ماست
چشم مستی تحفه بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم
طالعم شوم است باور می کنم

من که با دریا تلاطم کرده ام
راه دریا را چرا گم کرده ام

قفل غم بر درب سلولم مزن
من خودم خوش باورم گولم مزن

من نمی گویم که خاموشم مکن
من نمی گویم فراموشم مکن

من نمی گویم که با من یار باش
من نمی گویم مرا غمخوار باش

آه ! در شهر شما یاری نبود
قصه هایم را خریداری نبود

از در و دیوارتان خون می چکد
خون من فرهاد مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شومتان
خسته از همدردی مسمومتان

این همه خنجر دل کس خون نشد
این همه لیلی کسی مجنون نشد

آسمان خالی شد از فریادتان
بیستون در حسرت فرهاد تان

کوه کندن گر نباشد بیشه ام
گویی از فرهاد دارد ریشه ام

عشق از من دورو پایم لنگ بود
قیمتش بسیارو دستم تنگ بود

گر نرفتم هر د و پایم خسته بود
تیشه گر افتاد دستم بسته بود

هیچ کس فکر مرا کرد؟ نه
فکر دست تنگ ما را کرد؟ نه

هیچ کس از حال ما پرسید ؟ نه
هیچ کس اندوه ما را دید؟ نه

هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی است که حالم دیدنی است
حال من از این و آن پرسیدنی است

گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت:

*ما ز یاران چشم یاری داشتیم*
*خود غلط بود آنچه می پنداشتیم*

shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

یه پسره ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ :ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭستت ﺩﺍﺭﻡ سکوت! هنوز ﻣﻨﻮ ﯾﺎﺩﺗﻪ!؟؟
ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﻧـــﻮﭺ !
اﺱ ﺩﺍﺩﻩ : ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻥ !؟

ﻧﻮﺷﺘﻢ : آرش؟ حامد؟ مسود؟فرید؟ممد؟ بهروز؟ مهیار؟ ممدرضا؟ﻧﻤﯿـــﺪﻭﻧﻢ ﻭﺍلــا !خودت بگـو ﮐﺪﻭﻣﺸﯽ !؟

پسره دیگه ج نداد ﮔﻮﺷﯿﺸم ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ بیشور
پسرای ﺭﻭﺍﻧــیــه ﺩﯾـــﻮﺍﻧـــﻪ !ﻓﻘــﻂ ﺑﻠـﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳـﺎﺕِ پـاكــِـ ﻣـﺎ دخدرﺍ ﺑـﺎﺯﯼ ﮐﻨـﻦ!

واللللللللا!

shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

الآن نزدیک بهـ "نیم ساعتهـ" کهـ ایرانسل بهم اس نمیدهـ ،

دلم شور میزنهـ :/
.
.
.
.
.
.
هعــی خــدآ ... تـآزهـ دآشتــم عـآشقـش میشــدمآ

ینــی چــی شــدهـ ؟

shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

دختر داییم 6 سالشه خیلی هم تخسه، داشت سر یه
چیزی با باباش بحث میکرد
باباش گفت: باشه! گفتم فردا رفتم برات میگیرم ! برگشته به
باباهه میگه: اولا سر من داد نزن ! دوما از این قولا زنونه به
من نده! نمیخوای بخری مثه یه مرد بگو نمیخرم تا من بدونم
چیکار کنم

shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

هانه های پسرها برای خلاص شدن از دست دخترها...!!!

1- تو برای من مثل خواهر می‌مونی! (یعنی:خیلی زشتی!)

2- فاصله سنی‌مون کمی زیاده. (یعنی:خیلی زشتی!)

3- من به تو علاقه به «اونصورت» ندارم. (یعنی:خیلی زشتی!)

4- من الان توی موقعیت بدی از زندگیم هستم. (یعنی:خیلی زشتی!)

5- دوست دختر دارم. (یعنی:خیلی زشتی!)

6- من با خانمهای همکارم بیرون نمی‌رم. (یعنی:خیلی زشتی!)

7- تقصیر تو نیست، تقصیر منه! (یعنی:خیلی زشتی!)

8- من الان توجهم به کارمه! (یعنی:خیلی زشتی!).

9- من تصمیم گرفتم مجرد بمونم. (یعنی:خیلی زشتی!)

10- بهتره فقط با هم دوست معمولی باشیم (یعنی: بطور وحشتناک زشتی!!!!)

shahrzad22
shahrzad22
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

بچه: چرا عروس لباس سفید میپوشه؟

مامان: چون بـهـتـرین خاطره زندگیشـه

بچه: چـرا دامـاد مــشـکـی مـیـپـوشـه؟ .
.
.
.
.
.
مامان: خـــفه شـــو برو تو اتاقت

cospiyan
cospiyan
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

دلم تنگ است

دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است

سکوت از کوچه لبریز است

صدایم خیس و بارانی است

نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است.

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۲/۱۱/۲۸

سلامتی دختری که وقتی ،
بدنیا میاد ، دختر کسی میشه ،
ازدواج میکنه، همسر کسی میشه ،
بچه دار که شد ، مادر کسی میشه ،
اون دختر برای همه کسی شد ،
اما خودش بی کس ماند...........