بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    عاشق فقیر

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
  • نمايش ها : 236

یه زن و شوهر عاشق اما فقیر سر سفره شام نشستند غذاشون خیلی مختصر و کم بود که یک نفر را به زور سیر میکرد مرد به خاطر اینکه زنش بیشتر غذا بخوره گفت بیا چراغ را خاموش کنیم و توی تاریکی بخوریم زن قبول کرد چند دقیقه چراغها را خاموش کردند ولی بعد که روشن کردند غذاها دست نخورده توی ظرف مونده بود.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


masoud26sh
ارسال پاسخ

من بودم همه رو میزدم

s0gand
ارسال پاسخ

okhey

Sogaand
ارسال پاسخ

mamnon

miladsj
ارسال پاسخ

mamnon ziba bod