بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    قاطر و اسیاب

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
  • نمايش ها : 394

شخصی وارد یه اسیاب گندم شد دید به جای اینکه یه انسان گندم ها را اسیاب کند چوب اسیاب به گردن یه قاطر بسته شده.قاطر می چرخدو اسیاب کار میکرد اما یه زنگوله به گردن قاطر اویزان بود.از صاحب اسیاب پرسید{برای چه به گردن قاطر زنگوله بسته ای} اسیابان گفت{برای اینکه اگر ایستاد بفهمم و متوجه شم اسیاب کار نمی کند} ان شخص دوباره پرسید{ خوب اگر قاطر وایسادو سرش را تکان داد از کجا می فهمی} اسیابان گفت {برو این پدرسوخته بازی ها را به قاطر من یاد نده} 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !